• 021-88565521
  • info@tedco.co

بندگان خاص خدا، بیهودگی را با کرامت پاسخ دهند

بندگان خاص خدا، بیهودگی را با کرامت پاسخ دهند

بندگان خاص خدا، بیهودگی را با کرامت پاسخ دهند

وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿فرقان/۷۲﴾ و هنگامی که با (رفتار) لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می‏گذرند.

امام صادق”علیه السّلام”:
مَن حَقّر مؤمنا مِسْکینا لم یَزَلِ اللّهُ لَهُ حاقِرا ماقِتا حتّى یَرجِعَ عن مَحْقَرَتِهِ إیّاهُ .
هرکه مؤمن بینوایى را حقیر شمارد، خداوند پیوسته او را تحقیر کند و دشمنش دارد تا آن گاه که از تحقیر او دست بردارد .
(کافی  ,  ج۲  ,  ص۳۵۱ )
تفسیر نمونه


تفسیر: پاداش عباد الرحمن (بندگان ویژه خدا)
در تعقیب آیات گذشته که بخشى از ویژگیهاى” عباد الرحمن” را بازگو کرد آیات مورد بحث بقیه این اوصاف را شرح مى‏دهد.
نهمین صفت برجسته آنان احترام و حفظ حقوق دیگران است” آنها کسانى هستند که هرگز شهادت به باطل نمى‏دهند” (وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ).
مفسران بزرگ این آیه را دو گونه تفسیر کرده‏اند:
بعضى همانگونه که در بالا گفتیم، شهادت” زور” را به معنى” شهادت به باطل” دانسته، زیرا” زور” در لغت به معنى تمایل و انحراف است، و از آنجا که دروغ و باطل و ظلم از امور انحرافى است، به آن” زور” گفته مى‏شود.
این تعبیر (شهادت زور) در کتاب شهادات در فقه ما به همین عنوان مطرح است، و در روایات متعددى نیز از آن نهى شده، هر چند در آن روایات، استدلالى به آیه فوق ندیدیم.
تفسیر دیگر اینکه: منظور از” شهود” همان” حضور” است، یعنى بندگان خاص خداوند در مجالس باطل، حضور پیدا نمى‏کنند.
و در بعضى از روایات که از طرق ائمه اهل بیت ع رسیده است به مجلس” غناء” تفسیر شده، همان مجالسى که در آنها خوانندگى لهوى توأم با نواختن آلات موسیقى یا بدون آن انجام مى‏گیرد.
بدون شک منظور از این گونه روایات این نیست که مفهوم وسیع” زور” را محدود به” غنا” کند بلکه غنا یکى از مصادیق روشن آن است، و سایر مجالس لهو و لعب و شرب خمر و دروغ و غیبت و امثال آن را نیز در برمى‏گیرد.
این احتمال نیز دور به نظر نمى‏رسد که هر دو تفسیر در معنى آیه جمع باشد و به این ترتیب عباد الرحمن و بندگان خاص خدا نه شهادت به دروغ مى‏دهند، و نه در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مى‏یابند، چرا که حضور در این مجالس علاوه بر امضاى گناه، مقدمه آلودگى قلب و روح است.
سپس در ذیل آیه به همین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگى است اشاره کرده مى‏گوید:” آنها هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از کنار آن مى‏گذرند” (وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً).
در حقیقت آنها نه در مجلس باطل حضور پیدا مى‏کنند و نه آلوده لغو و بیهودگى مى‏شوند.
و با توجه به اینکه” لغو” شامل هر کارى که هدف عاقلانه‏اى در آن نباشد مى‏گردد، نشان مى‏دهد که آنها در زندگى همیشه هدف معقول و مفید و سازنده‏اى را تعقیب مى‏کنند، و از بیهوده‏گرایان و بیهوده‏کاران متنفرند، و اگر این گونه کارها در مسیر زندگى آنان قرار گیرد، چنان از کنار آن مى‏گذرند که بى اعتنایى آنها خود دلیل عدم رضاى باطنیشان به این اعمال است، و آن چنان بزرگوارند که هرگز محیطهاى آلوده در آنان اثر نمى‏گذارد، و رنگ نمى‏پذیرند.
بدون شک بى اعتنایى به این صحنه‏ها در صورتى است که راهى براى مبارزه با فساد و نهى از منکر، بهتر از آن نداشته باشند، و گرنه بدون شک آنها مى‏ایستند و وظیفه خود را تا آخرین مرحله انجام مى‏دهند.
دهمین توصیف این گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بینا، و گوش شنوا به هنگام برخورد با آیات پروردگار است، مى‏فرماید:” آنها کسانى هستند که هر گاه آیات پروردگارشان به آنها یاد آورى شود کر و کور روى آن نمى‏افتند”!