• 021-88565521
  • info@tedco.co

گسترش دانش، دستور خداوند است

گسترش دانش، دستور خداوند است

گسترش دانش، دستور خداوند است

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا ﴿طاها/۱۱۴﴾ پس بلندمرتبه است‏ خدا فرمانرواى بر حق و در [خواندن] قرآن پیش از آنکه وحى آن بر تو پایان یابد شتاب مکن و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى
حضرت امیرالمؤمنین  علی علیه السلام:
کُلُّ وِعاءٍ یَضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ فَإِنَّهُ یَتَّسِعُ بِهِ .
هر ظرفى از آنچه در آن نهند تنگ گردد ، جز ظرف دانش که به آن گسترش یابد
                 نهج البلاغة : الحکمة 205 ، خصائص الأئمّة علیهم السلام : 115 ، غرر الحکم : 6917

کد‌های رفتاری سازمان:
متعهد به کسب دانش و مهارت های به روز هستیم و در فعالیت هایی که موجب توسعة دانش، مهارت ها و عملکرد می شود، مشارکت داریم.
     (کدهای اختصاصی: پزشک کد:55)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُ‌: پس متعالى است خداوند و منزه است از مماثلت مخلوقین در ذات و صفات و افعال. پادشاهى که نافذ است امر و نهى او سزاوار است به امیدوارى به وعده او و ترس از وعید او.
تبصره: آیه شریفه بیان فرماید که ذات یکتاى خداوندى شبیه و نظیر و مثل و مانند ندارد نه در ذات و نه در صفات، و تمامى موجودات محتاج هستند به خدا، و ذات سبحانى غنى بالذات است. و هر قادر و عالمى عاجز است از چیزى و جاهل است به چیزى، و آنچه را که عالم است قابل سهو و نسیان و زوال مى‌باشد، لکن ذات ذو الجلال همیشه عالم و قادر بوده و خواهد بود، و مالک‌ دنیا و آخرت و سزاوار مالکیت و ملکیت، ذات یگانه حق است که فناء و زوال در پیشگاه جلالش راه ندارد.
وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ‌: و شتاب مکن به قرائت قرآن. مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ‌: پیش از آنکه ادا کرده شود به سوى تو وحى آن، یعنى عجله منما به تلاوت قرآن پیش از آنکه فارغ شود جبرئیل از ابلاغ آن. چون حضرت از شدت حرص و وحى و قرآن، با جبرئیل تلاوت مى‌نمود. آیه نازل شد که استعجال در تلقى وحى منما، یا تلاوت مکن قرآن را بر اصحاب خود تا آنکه مبین شود معانى آن، یا مبادرت مکن به قرآن پیش از آنکه ادا شود به سوى تو وحى.
تبصره: آیه شریفه دلالت دارد بر آنکه حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله پیش از نزول قرآن بر آن سرور قرآن را مى‌دانست و نزول آن به توسط جبرئیل به جهت تعیین زمان حکم براى امت بود.
صدوق (رحمه اللّه) در رساله اعتقادیه فرماید: اعتقاد ما در این قرآن آنست که نازل شد در ماه رمضان در شب قدر تمام آن یکمرتبه به بیت المعمور، بعد بر پیغمبر در مدت بیست سال نازل شد، زیرا خداى عزّ و جلّ اعطا فرمود پیغمبر خود را علم تمام قرآن، پس از آن فرمود (وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ) و فرمود: (لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ) « سوره قیامت، آیه 16 و 17» وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً « شرح عقائد الصدوق، شیخ مفید، چاپ تبریز، ص 57»: و بگو اى پروردگار من بیفزاى مرا دانش به احکام، یعنى مرا علمى بعد از علمى کرامت فرماى، یا مراد آنکه زیاد فرما دانش مرا به قرآن و معانى آن، یعنى نزول آیتى بعد از آیتى و سوره‌اى بعد سوره‌اى، یا زیاد فرما مرا علم به قصص انبیاء و منازل ایشان. در تفسیر لباب التنزیل نقل نموده که: امر نفرمود خداى تعالى حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را به طلب زیادتى در چیزى مگر در علم. و ابن مسعود وقتى این آیه را خواندى گفتى: (اللهمّ زدنى علما و ایمانا و یقینا).
تنبیه: آیه شریفه اشعار است به فضیلت و شرافت علم دینى و طلب زیادتى آن به مرتبه‌اى که خداوند، حضرت نبوى را امر به دعاى زیادتى آن فرماید، و حدیث در ترغیب آن بسیار است، از جمله در خصال صدوق از حضرت باقر علیه السلام: کان علىّ بن الحسین علیه السّلام اذا جاءه طالب علم فقال: مرحبا بوصیّة رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله ثمّ یقول: انّ طالب العلم اذا خرج من منزله لم یضع رجلیه على رطب و لا یابس من الارض الّا سبّحت له الى الارضین السّابعة.
حضرت على بن الحسین علیه السلام وقتى طالب علمى خدمتش آمدى، فرمودى: مرحبا به کسى که وصیت فرموده رسول خدا به رعایت او، پس مى‌فرمود: طالب علم وقتى بیرون آید از منزلش، قدم نگذارد بر تر و خشکى از زمین، مگر که تسبیح کنند براى او تا زمین هفتم‌ «  الخصال، ابواب العشرین و مافوقه، روایت 4، ص 518»
این ثواب علم دینى و مشروط به اخلاص و عمل است.
…………………………………………………………………..
برهم زنید یاران این بزم بى صفا را
مجلس صفا ندارد، بى یار مجلس آرا

بى شاهدى و شمعى هرگز مباد جمعى
بى لاله شور نبود مرغان خوشنوا را

اى کعبه ی حقیقت وى قبله ی طریقت
رکن یمان ایمان عین الصفا صفا را

اى هر دل از تو خرم، پشت و پناه عالم
بنگر دچار صد غم یک مشت بینوا را

اى رحمت الهى دریاب  مرا
شاها به یک نگاهى بنواز این گدا را