• 021-88565521
  • info@tedco.co

پیامبر در هدایت اهل ایمان حریص است

پیامبر در هدایت اهل ایمان حریص است

پیامبر در هدایت اهل ایمان حریص است

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿توبه/۱۲۸﴾ قطعا براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است‏ شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است

تفسیر المیزان
” لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ” کلمه” عنت” به معناى ضرر و هم به معناى هلاکت است، و کلمه” ما” در جمله” ما عَنِتُّمْ” مصدریه است، که آن را به معناى مصدر تاویل مى‏نماید، و منظور از رسول، بطورى که سیاق دو آیه گواهى مى‏دهد خاتم انبیاء محمد (ص) است، چون مى‏بینیم که او را وصف مى‏کند به اینکه از خود ایشان است، و ظاهر این است که مقصود این باشد که او مثل شما بشر است، و همنوع خود شما است، چون در کلام چیزى که دلیل باشد بر اینکه خطاب بخصوص عرب و یا قریش باشد نیست، مخصوصا نظر به اینکه در میان آنان در حال خطاب، مسلمانانى از روم و فارس و حبشه نیز بوده‏اند.
و معناى آیه این است: هان اى مردم! پیغمبرى از جنس خود شما مردم بیامده که از اوصافش یکى این است که از خسارت دیدن شما و از نابود شدنتان ناراحت مى‏شود، و دیگر اینکه او در خیرخواهى و نجات شما چه مؤمن و چه غیر مؤمن حریص است، و اینکه او نسبت به خصوص مؤمنین رؤوف و رحیم است، و با اینکه اوصافش چنین است آیا باز هم جا دارد که از او سرپیچى کنید؟ نه، بلکه سزاوار است که از او اطاعت کنید، چون او رسولى است که قیام نکرده مگر با امر خدا، اطاعت کردن از او اطاعت خدا است، آرى، جا دارد به او نزدیک شوید و با او انس بگیرید، چون او هم مثل خود شما بشر است، پس بهر چه دعوت کرد بپذیرید، و هر خیرخواهى که نمود بکار ببندید.
تفسیر نور
نکته‏ها:
خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یک از پیامبران دو نام از نام‏هاى خویش را اطلاق نکرده است. «رَؤُفٌ»، «رَحِیمٌ» توجّه به صفات رهبران آسمانى که در این آیه مطرح است و مقایسه‏ى آنها با صفات دیگر رهبرانِ بشرى، لطف خدا را به بشر و لزوم اطاعت مطلق از این گونه رهبران را نشان مى‏دهد.
پیام ها:
1 رسول خدا برخاسته از میان خود مردم است. «مِنْ أَنْفُسِکُمْ»
2 رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله غم‏خوار امّت است. «عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ»
3 رهبران اسلامى باید در سختى‏ها و گرفتارى‏ها با مردم همدل و همراه باشند.
«عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ»
4 پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله در هدایت و ارشاد مردم، سر از پا نمى‏شناسد. «حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ»
5 از عوامل تأثیر کلام در دیگران، خیرخواهى، دلسوزى، مهربانى، بى‏توقّعى و تواضع است. «عَزِیزٌ عَلَیْهِ»، «حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ»، «رَؤُفٌ رَحِیمٌ»
6 رهبر اسلامى تنها بر مؤمنان رئوف و رحیم است، نه بر همه کس، بلکه بر دشمن شدید و غلیظ است. «بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»
اعمال روز هفدهم:
این روز مطابق نظر مشهور علماى امامیّه، روز ولادت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و همچنین میلاد امام صادق(علیه السلام)است و روز بسیار مبارکى است و داراى اعمالى مى باشد:

1) غسل; به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.( فلاح السائل، صفحه 61.)
2) روزه; که براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمّه معصومین(علیهم السلام)آمده است: کسى که این روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یکسال را مقرّر مى فرماید.( اقبال، صفحه 603)
3) دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال کردن مؤمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.( اقبال، صفحه 603)
4) زیارت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از دور و نزدیک; در روایتى از آن حضرت آمده است: هر کس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند مانند کسى است که به هنگام حیاتم به سوى من هجرت کرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (که به من مى رسد).( اقبال، صفحه 603)
5) زیارت امیر مؤمنان، على(علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى که امام صادق(علیه السلام) در چنین روزى کنار ضریح شریف آن حضرت(علیه السلام) وى را زیارت کرد.( اقبال، صفحه 603)
6) تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تکریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امکان و سرور همه ممکنات حضرت نبىّ اکرم(صلى الله علیه وآله) سفارش بسیار کرده است.( اقبال، صفحه 603)
بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایى جشن ها و تشکیل جلسات، هرچه بیشتر با شخصیّت نبىّ مکرّم اسلام(صلى الله علیه وآله)، سیره و تاریخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمّدى بهره کامل گیرند.
…………………………………………………….
نگاه رحمتت بر ماست، می دانم که می آیی
ز اشک دوستان پیداست، می دانم که می آیی

گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
تو تنها و علی تنهاست می دانم که می آیی

به گوش شیعه از پشتِ در آتش زده گویی
صدای ناله ی زهراست می دانم که می آیی

به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان
زمان، هر روز عاشوراست، می دانم که می آیی

هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی
به گوش زینب کبراست، می دانم که می آیی

به یاد آب آب تشنگان، چشم محبانت
ز اشک و خون دل دریاست، می دانم که می آیی

هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد
به چشم خون فشان ماست می دانم که می آیی

تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی
شرار آتش دل هاست می دانم که می آیی

به خون پاک مظلومانِ عالم می خورم سوگند
که مهدی مصلح دنیاست می دانم که می آیی