• 021-88565521
  • info@tedco.co

بدست آوردن رضوان الهی در گرو پیروی از پیامبران (علیهم السلام) است

بدست آوردن رضوان الهی در گرو پیروی از پیامبران (علیهم السلام) است

بدست آوردن رضوان الهی در گرو پیروی از پیامبران (علیهم السلام) است

… وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا … (حدید/27) … و بعد از آنها عیسی بن مریم را مبعوث کردیم، و به او انجیل عطا کردیم، در دل کسانی که از او پیروی کردند رافت و رحمت قرار دادیم، و رهبانیتی را که ابداع کرده بودند، و ما بر آنها مقرر نداشته بودیم، گرچه هدفشان جلب خشنودی خدا بود، ولی حق آنرا رعایت نکردند …

الإمامُ علیٌّ علیه السلام : ثلاثٌ یُبلِغْنَ بالعَبدِ رِضوانَ اللّه ِ : کَثرَةُ الاستِغفارِ ، و خَفْضُ الجانِبِ ، و کَثرَةُ الصَّدَقَةِ .
امام على علیه السلام : سه چیز است که بنده را به خشنودى خدا مى رساند : استغفار زیاد ، فروتنى، و صدقه دادن زیاد .
(کشف الغمة  ج۲ ص۳۴۹)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
________________________________________

ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى‌ آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعایَتِها فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ «27»
جلد 13 – صفحه 48
ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى‌ آثارِهِمْ‌: پس از پى درآوردیم بر اعقاب حضرت نوح و ابراهیم علیهما السّلام و امم ایشان. یا بر آثار حضرت نوح و ابراهیم علیهما السّلام و پیغمبرانى که معاصر ایشان بودند، بِرُسُلِنا: پیغمبران خود را، یعنى بعد از حضرت نوح، هود و صالح علیهم السّلام را؛ و از عقب حضرت ابراهیم، اسمعیل و اسحق و یعقوب و یوسف علیهم السّلام را. وَ قَفَّیْنا: و از عقب درآوردیم همه این پیغمبران را، یعنى تمام کردیم انبیاى بنى اسرائیل را، بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ‌: به حضرت عیسى علیه السّلام که پسر مریم است، وَ آتَیْناهُ الْإِنْجِیلَ‌: و عطا فرمودیم او را کتاب انجیل، وَ جَعَلْنا: و قرار دادیم، فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ‌: در قلبهاى آنان که پیروى کردند حضرت عیسى علیه السّلام را یعنى حواریین، رَأْفَةً وَ رَحْمَةً: مهربانى و بخشایشى بر یکدیگر، یعنى مشفق و مهربان گردانیدیم به وعده ثواب، یا خلق آن فرمودیم در قلوب آنان، وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها: و طریقه رهبانیت را به نو درآوردند و پیدا کردند از پیش خود.
بیان: رهبانیت، در اصل لغت منسوب به رهبان، مشتق از «رهب به معنى خشى»؛ و رهبان کسى است که در ترسکارى و پرهیزکارى به نهایت رسیده باشد. پس رهبانیت مبالغه است در خشیت و عبادت و ریاضت و انقطاع از مردمان.
ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ‌: واجب نکرده بودیم رهبانیت را بر ایشان، بلکه آن را لازم نفس خود ساخته بودند.
و سبب آن چنان بود که بعضى از امت حضرت عیسى علیه السّلام بعد از رفع آن حضرت به آسمان، دست از احکام انجیل برداشته کافر شدند. و بعضى که بر دین آن حضرت باقى ماندند از میان آنها فرار نموده به کوهها متحصن‌
جلد 13 – صفحه 49
شدند. صاحب کشاف گفته: جبابره بعد از رفع حضرت بر مؤمنان مستولى شدند و سه بار با ایشان در مقام محاربه و مقاتله برآمدند و بسیارى از ایشان را کشتند، اندکى له* باقى ماندند در کوهها مترهب و به اخلاص تمام به عبادت الهى اشتغال نمودند. مشقتهاى کلى و ریاضتهاى عظیم از ترک مطعم و مشرب و ملبس و نکاح لازم خود ساختند، و حال آنکه این رهبانیت بر ایشان واجب نشده بود.
إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ‌: لکن ایشان اختراع و ابداع نمودند از پیش خود به جهت طلب خشنودى خدا. طبرسى رحمه اللّه فرماید: رهبانیت را بر ایشان واجب نکرده بودیم، و لکن واجب نمودیم بر ایشان طلب رضاى الهى.
ابن مسعود روایت کند که روزى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: مى‌دانى ابتداع رهبانیت ترسایان چگونه بود؟ گفتم: اللّه و رسوله اعلم.
فرمود: بعد از حضرت عیسى، جباران و گردنکشان، معاصى و فسق را آشکارا کردند. مؤمنان، ایشان را زجر کردند منزجر نشدند. با ایشان سه مرتبه جهاد کردند تا بسیارى مؤمنان کشته شدند و معدودى ماندند؛ گفتند: اگر دیگر بار قتال کنیم از ما کسى نماند، تدبیر آنست که این زمین را به ایشان واگذاریم و هر یکى در کوهى و غارى برویم و به عبادت مشغول شویم تا آنکه حضرت محمد پیغمبر آخر الزمان صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که حضرت عیسى علیه السّلام به ما وعده داده است مبعوث شود. پس بر طریق رهبانیت بودند تا وقت ظهور من رسید. بعضى به من ایمان آوردند و بعضى کافر شدند؛ «1» چنانچه فرماید:
فَما رَعَوْها: پس نگه نداشتند و رعایت ننمودند همه ایشان رهبانیت را، حَقَّ رِعایَتِها: همچنان که سزاوار رعایت و نگهداشتن آن بود، بلکه اکثر به تثلیث* یعنى پیرو حضرت عیسى علیه السّلام.
«1» منهج الصادقین، جلد 9، صفحه 195.
جلد 13 – صفحه 50
قائل شدند؛ حضرت پیغمبر موعود و قرآن را منکر شدند، و کمى از ایشان از منهج متابعت حضرت مسیح منحرف نشده به شرف ایمان به حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سر افراز گشتند. خداى تعالى در حق ایشان فرماید:
فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ‌: پس عطا فرمودیم آنان را که ایمان آوردند از ایشان به حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، أَجْرَهُمْ‌: اجر ایشان را که مثوبت بسیار و کرامت بیشمار است؛ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ‌: بیشتر از نصارى خارج شدگانند از دائره ایمان.
ابن مسعود روایت نموده که روزى خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بودم، فرمود: ابن مسعود، جماعتى که پیش از شما بودند هفتاد و دو فرقه شدند، دو فرقه آنها ناجى شدند: یکى از آن دو فرقه با جبابره مقاتله کردند بر دین عیسى علیه السّلام، و فرقه دیگر آنها بودند که طاقت نداشتند و در بلاد منتشر و رهبانیت اختیار کردند، و ایشانند که حق تعالى در باره آنها فرمود:
«رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ». بعد از آن فرمود: من آمن بى و صدّقنى و اتّبعنى فقد رعاها حقّ رعایتها و من لم یؤمن فاولئک هم الهالکون. یعنى: هر که به من ایمان آورد و تصدیق من نمود و تابع من شد، حق رعایت رهبانیت کرده؛ و هر که ایمان نیاورد، از جمله هالکان و خاسران است، پس فرمود: لا رهبانیّة فى الاسلام: رهبانیت در اسلام نیست، بلکه رهبانیت امّت من هجرت و جهاد است، و روزه و حج و عمره و تکبیر گفتن در بلندیها در احرام.