• 021-88565521
  • info@tedco.co

امانتداری، وفای به عهد و کرامت

امانتداری، وفای به عهد و کرامت

امانتداری، وفای به عهد و کرامت

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ … أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ ﴿معارج/32و35﴾ و آنها که امانت‌ها و عهد خود را رعایت می‏کنند… اینان در بهشت‌ها، مکرّم و محترم اند

ما با ارباب رجوع، مقامات سیاسی و اداری برون سازمانی و رؤسا و مدیران خود، و حتی همکاران خود هیچگاه هدیة ارزشمند مبادله نمی‌کنیم. یعنی نه ارائه میدهیم، نه میپذیریم و نه خواستار آن میشویم. بعنوان مثال، درمأموریتهای نظارتی و در مقام بازرس، هیچگونه هدیه را از اعضای واحد مورد نظارت یا بازرسی و افرادِ مرتبط به آنها نمی‌پذیریم.
کدهای رفتاری  سازمان:
ما با  ارباب رجوع، مقامات سیاسی واداری برون سازمانی و رؤسا و مدیران خود، و حتی همکاران خود هیچگاه  هدیه ارزشمند مبادله نمی‌کنیم. یعنی نه ارائه می‌دهیم، نه می   ‌پذیریم و نه خواستار آن می‌شویم. بعنوان مثال، در مأموریت‌های نظارتی و در مقام بازرس، هیچگونه هدیه را از اعضای واحد مورد نظارت یا  بازرسی و افرادِ مرتبط به آنها نمی‌پذیریم.
(کدهای عمومی: هدایا و مبادله ها-کد:169)


تفسیر المیزان
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
آنچه از کلمه (امانات ) زودتر از هر معنایى به ذهن مى رسد، انواع امانتهایى است که مردم به یکدیگر اعتماد نموده، و هر یک به دیگرى مى سپارد، از قبیل مال و جان و عرض، و شخص امین رعایت آن را نموده در حفظش مى کوشد و به آن خیانت نمى کند، و به قول بعضى از مفسرین به صیغه جمع آمدنش به اعتبار انواع آن است، به خلاف عهد که چون انواع مختلفى ندارد مفرد آمده.
ولى بعضى گفته اند: منظور تنها مال و جان و عرض نیست، بلکه مطلق وظایف اعتقادى و عملى است، که خدا به عهده آنان گذاشته، در نتیجه آیه شریفه شامل همه حقوق چه حق اللّه و چه حق الناس مى شود، و اگر یکى از آن حقوق را تضییع کنند، به خداى تعالى خیانت کرده اند.
بعضى دیگر گفته اند: هر نعمتى که خداى تعالى در اختیار بنده اش قرار داده، امانت خدا به دست اوست، چه اعضاى بدنش، و چه چیرهاى دیگر، در نتیجه اگر کسى این نعمتها را در غیر آن مواردى که خدا براى آنها خلق کرده، و اجازه مصرف در آن را داده استعمال کند، به خدا که صاحب نعمت و امانت است خیانت کرده است.
و ظاهرا مراد از کلمه (عهد) در آیه مورد بحث قراردادهاى زبانى و عملى است که انسان با غیر مى بندد، که فلان عمل را انجام و یا فلان امر را رعایت و حفظ کند، و بدون مجوز آن قرارداد را نقض ننماید. بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از عهد تنها این نیست، بلکه تمامى قرارهایى است که انسان ملتزم به آن باشد، حتى ایمان بنده خدا به خدا هم عهدى است که او با پروردگارش بسته، و قرار گذاشته آنچه خدا تکلیفش مى کند اطاعت نماید، پس اگر بنده اى به یکى از اوامر و یا نواهى خدا عمل نکند، و خدا را در آن نافرمانى کند، عهد خدا را شکسته است.
أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ 
کلمه (اولئک ( اشاره است به (المصلین )، و اگر کلمه (جنات ) را نکره و بدون الف و لام آورده براى بزرگداشت آن جنات است، و جمله (فى جنات ) خبر، و جمله (مکرمون ) خبر بعد از خبر است، و یا جمله (فى جنات ) ظرف است براى (مکرمون ). بنابر احتمال اول معنا چنین مى شود: (ایشان در بهشتهایند و محترمند)، و بنا بر احتمال دوم چنین مى شود: (ایشان در بهشتها محترمند).
…………………………………………………………………………