فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿نساء/۹﴾ و (با مردم) با نرمی و محبت سخن بگویند.پس باید از خدا پروا دارند
(کدهای رفتاری سازمان)
ما همیشه در صورت نارضایتی اربا برجوع (بیمهشدگان، مستمریبگیران و
کارفرمایان) از او عذرخواهی کرده و علت را جویا میشویم و با او همدردی میکنیم.
(کدهای عمومی: ارباب رجوع-کد:63)
تفسیر نمونه:
جلب عواطف به سوى یتیمان قرآن براى برانگیختن عواطف مردم در برابر وضع یتیمان اشاره به حقیقتى مى کند که گاهى مردم از آن غافل مى شوند، و آن اینکه : شما با یتیمان مردم همانگونه رفتار کنید که دوست مى دارید با یتیمان شما در آینده رفتار نمایند، منظره کودکان بى پناه ، و اطفال بى سرپرست خود را که تحت سرپرستى انسانى سنگدل و خائن قرار گرفته که نه به احساسات آنها پاسخ مثبت مى دهد، و نه در اموال آنها رعایت عدالت مى کند در نظر بگیرید، این منظره دردناک چه اندازه شما را ناراحت مى کند، و چه قدر به آینده فرزندان خود علاقهمندید؟ همان اندازه نسبت به فرزندان و یتیمان دیگران علاقه مند باشید، و از ناراحتى آنها ناراحت شوید.
بنابراین ، مفهوم آیه چنین است : آنها که از وضع آینده فرزندان خود مى ترسند، باید از خیانت درباره یتیمان و آزار آنها بترسند))(و لیخش الذین لو تراکوا من خلفهم ذریة ضعافا خافوا علیهم ). اصولا مسائل اجتماعى همواره به شکل یک سنت از امروز به فردا، و از فردا به آینده دور دست سرایت مى کند، آنها که سنت ظالمانه اى در اجتماع مى گذارند و مثلا رسم ((آزار به یتیمان )) را در جامعه رواج مى دهند، در حقیقت خود عاملى هستند که در آینده با فرزندانشان نیز چنین شود، بنابراین نه تنها به فرزندان دیگران ستم مى کنند، بلکه راه ستمگرى را به فرزندان خود نیز هموار مى سازند. در پایان آیه مى فرماید: ((اکنون که چنین است باید سرپرستان ایتام ، از مخالفت با احکام خدا بپرهیزند و با یتیمان ، با زبان ملایم و عباراتى سرشار از عواطف انسانى سخن بگویند (فلیتقوا الله و لیقولوا قولا سدیدا). تا ناراحتى درونى و زخمهاى قلب آنها به این وسیله التیام یابد. این دستور عالى اسلامى که در جمله فوق بیان شد، اشاره به یک نکته روانى در مورد پرورش یتیمان مى کند که درخور نهایت دقت است و آن اینکه : نیازمندى کودک یتیم ، منحصر به خوراک و پوشاک نیست ، بلکه پاسخ گفتن به عواطف و احساسات قلبى او مهمتر است و در ساختمان آینده او فوق العاده مؤ ثر مى باشد زیرا طفل یتیم بسان دیگران ، انسان است ، و باید از نظر نیازهاى عاطفى نیز تغذیه شود، باید از محبتها و نوازشهاى یک کودک که در دامان پدر و مادر است بهره مند گردد، او مانند یک بچه گوسفند نیست که صبح همراه گله به چراگاه رود و غروب برگردد، بلکه باید علاوه بر مراقبتهاى جسمى از نظر تمایلات روانى نیز اشباع شود و گرنه کودکى سنگدل ، شکست خورده ، فاقد شخصیت و خطرناک به عمل خواهد آمد. توضیح لازم یکى از یاران امام صادق (علیه السلام ) نقل مى کند که روزى امام ششم (علیه السلام ) فرمود هر کس ظلمى به کسى کند خداوند فردى را مسلط مى کند که نسبت به او و بر فرزندان او همان ظلم و ستم را انجام دهد، من در دل با خود گفتم عجبا پدر ظالم است ، ولى فرزند باید نتیجه ظلم او را ببیند؟! قبل از اینکه من سخن خود را بیان کنم امام فرمودند: ((قرآن مى گوید: و لیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریة ضعافا خافوا علیهم <8> همان سؤ ال که براى راوى حدیث پیدا شده ، براى بسیارى پیدا مى شود که چگونه خداوند مجازات عمل کسى را بر دیگرى روا مى دارد، و اصولا کودکان شخص ستمگر چه گناهى کرده اند که گرفتار ستم شوند؟! پاسخ این سؤ ال را توضیحى که در بالا بیان کردیم مى توان دریافت ، و آن اینکه کارهائى که افراد در اجتماع مرتکب مى شوند تدریجا شکل یک سنت به خود مى گیرد، و به نسلهاى آینده منتقل مى شود، بنابراین آنها که اساس ظلم و ستم بر ایتام را در اجتماع مى گذارند بالاخره ، روزى این بدعت غلط، دامان فرزندان خود آنها را خواهد گرفت ، و در حقیقت این موضوع یکى از آثار وضعى و تکوینى اعمال آنها است و اگر به خداوند نسبت داده مى شود بخاطر آن است که تمام آثار تکوینى و خواص علت و معلول به او منسوب است ، و به هیچ وجه ظلم و ستمى از ناحیه خداوند بر کسى نخواهد شد، خلاصه هنگامى که پاى ظلم و ستم در اجتماع باز شد پاى ظالم و فرزندان او را هم خواهد گرفت .