• 021-88565521
  • info@tedco.co

شهادت در راه خداوند، بالاترین پاداش

شهادت در راه خداوند، بالاترین پاداش

شهادت در راه خداوند، بالاترین پاداش

وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ﴿آل عمران/۱۵۷﴾ اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید (زیان نکرده‏ اید؛ زیرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود) جمع آوری می‏کنند، بهتر است.

تفسیر نمونه
اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید و به گمان منافقان مرگى زودرس دامن شما را بگیرد چیزى از دست نداده‏اید زیرا آمرزش و رحمت پروردگار از تمام اموالى که شما یا منافقان با ادامه حیات براى خود جمع‏آورى مى‏کنید بالاتر است (وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ).


اصولا نباید این دو را با هم مقایسه کرد ولى در برابر افکار پستى که چند روز زندگى و ثروت‏اندوزى را بر افتخار جهاد و شهادت مقدم مى‏داشتند راهى جز این نبود که بگوید: آنچه را شما از طریق شهادت یا مردن در راه خدا بدست مى‏آورید بهتر است از آنچه کافران از راه زندگى نکبت‏بار و آمیخته با شهوات و دنیاپرستى خویش جمع‏آورى مى‏کنند.
3- از همه گذشته مرگ به معنى فنا و نابودى نیست که این قدر از آن وحشت دارید بلکه دریچه‏اى است به سوى زندگانى دیگرى در سطحى بسیار وسیعتر و آمیخته با ابدیت (وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ)” اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوى خدا بازمى‏گردید”.
قابل توجه اینکه در آیات فوق مردن در مسافرت در ردیف شهادت در راه خدا ذکر شده است زیرا منظور از آن مسافرتهایى بوده که در راه خدا و براى خدا انجام مى‏دادند، مانند سفر به سوى میدان جنگ و یا سفرهاى تبلیغى و مانند آن و چون مسافرت در آن زمان آمیخته با مشکلات و خطرات و بیماریهاى فراوان بوده لذا مرگ و میر در آن گاهى کمتر از مرگ و میر در میدان جنگ نبود.
و اما اینکه بعضى از مفسران احتمال داده‏اند که منظور از مسافرت در اینجا مسافرتهاى تجارتى است بسیار از معنى آیه دور است، زیرا کافران هرگز از چنین چیزى تاسف نمى‏خوردند بلکه این خود راه جمع‏آورى اموال بود، بعلاوه این موضوع تاثیرى در تضعیف روحیه مسلمانان بعد از جنگ احد نداشت و نیز عدم هماهنگى مسلمانان با کفار در این مورد حسرتى براى آنها ایجاد نمى‏کرد، بنا بر این ظاهرا منظور، مردن در اثناء سفر به سوى میدان جهاد و یا سایر برنامه‏هاى اسلامى بوده است.
……………………………………………………………………………………………..
ای مــاه، ای هـــلال محــرم، نشــان غم
وی قـلـه هــلالی ات آتـشفشـــان غـــم

نـــور تـو شمـــع بـــزم غـم داغـدیـدگـــان
نــام تــو می کشــد عَلــم کــــاروان غـم

روی زمیــن ز اشـک ملــک پر ستاره شد
وقتــی دمیــد روی تــــو در آسمـــان غـم

از ماهِ هـم رکاب تو خورشید ملک عشق
هــم میهمـان غـم شد و هـم میزبان غم

یـــا رب بــه خیــر بــاد کـه سـالار کـــربلا
دعوت شده است با همه یاران به خوان غم

کـم کـم حسیــن وارد دشــت بـلا شــود
تـا در کـلاس عشــق دهـد امتحــان غـم

در ایـن سفـر مسـافر ســر بـر کف حجاز
جـانش نشـان داغ شـود، دل نشـان غم

غم خُـرد می کند چـه اگـر استخوان مرد
زینب بـه صبـر می شکنـد استخـوان غـم

در کـربلا ز آتــش غـم، جــان اهـــل بیـت
سوزد که کاش شعله بیفتد به جـان غم

ماه محرم آمد و با دست عشق زد
بـر سینـۀ غمین شیعه نشـان غـم