• 021-88565521
  • info@tedco.co

در مقابل ظلم، چاره ای جز جهاد نیست

در مقابل ظلم، چاره ای جز جهاد نیست

در مقابل ظلم، چاره ای جز جهاد نیست

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿حج/۳۹﴾ به آنها که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‏ اند و خدا قادر بر نصرت آنها است.

فرازی از وصیت نامه شهید همکار قاسم هندیزاده:
جوانان وکسانی که می توانند با کفار جنگ کنند، بدانید که امام عصر نزد شماست،چنانچه او هم بود، همین را، امر می کرد که به جبهه ها بروید و کفار بعثی را نابود کنید. پس خمینی(ره) نائب امام است و اطاعت از او لازم و واجب می باشد و کسانی که در گوشه و کنار نشسته و می گویند امام عصر بیاید و کارها را درست کند، از اسلام و مکتب شیعه چیزی نفهمیده اند.


تفسیر نمونه
تفسیر: نخستین فرمان جهاد
در بعضى از روایات مى‏خوانیم هنگامى که مسلمانان در مکه بودند مشرکان پیوسته آنها را آزار مى‏دادند، و مرتبا مسلمانان کتک خورده با سرهاى شکسته خدمت پیامبر ص مى‏رسیدند و شکایت مى‏کردند (و تقاضاى اذن جهاد داشتند) اما پیامبر ص به آنها مى‏فرمود: صبر کنید، هنوز دستور جهاد به من داده نشده تا اینکه هجرت شروع شد و مسلمین از مکه به مدینه آمدند، خداوند آیه فوق را که متضمن اذن جهاد است نازل کرد و این نخستین آیه‏اى است که در باره جهاد نازل شده « تفسیر مجمع البیان ».
گر چه در میان مفسران در اینکه این آیه آغاز دستور جهاد بوده باشد گفتگو است، بعضى آن را نخستین آیه جهاد مى‏دانند در حالى که بعضى دیگر آیه قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ … (بقره- 190) را نخستین آیه مى‏دانند و بعضى دیگر إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ … (توبه- 111) را نخستین مى‏شمرند « المیزان جلد 14 صفحه 419.».
ولى لحن آیه، تناسب بیشترى براى این موضوع دارد، چرا که تعبیر” اذن” صریحا در آن آمده، و در آن دو آیه دیگر نیامده است و به عبارت دیگر تعبیر این آیه منحصر به فرد است.
به هر حال با توجه به آنچه در آخرین آیات گذشته ذکر شد که خداوند وعده دفاع از مؤمنان را داده، پیوند آیات مورد بحث با آن روشن مى‏شود.
در این آیات نخست مى‏گوید:” خداوند به کسانى که جنگ از طرف دشمنان بر آنها تحمیل شده اجازه جهاد داده است، چرا که آنها مورد ستم قرار گرفته‏اند” (أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا).
سپس این اجازه را با وعده پیروزى از سوى خداوند قادر متعال تکمیل کرده مى‏فرماید:” و خدا قدرت بر یارى کردن آنها دارد” (وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ).
این عبارت که متضمن وعده کمک الهى است با تعبیر به” توانایى خدا” ممکن است اشاره به این نکته باشد که این قدرت الهى وقتى به یارى شما مى‏آید که خود نیز به مقدار تواناییتان کسب قدرت و آمادگى دفاع کنید تا گمان نکنند که آنها مى‏توانند در خانه‏هاى خود بنشینند و منتظر یارى پروردگار باشند.
به تعبیر دیگر شما باید آنچه در توان دارید در این عالم اسباب به کار گیرید و در آنجا که قدرت شما پایان مى‏گیرد در انتظار یارى خدا باشید، و این همان برنامه‏اى بود که پیامبر اسلام ص در تمام مبارزاتش به کار مى‏گرفت و پیروز مى‏شد.
………………………………………………………………
عشق از سرای این دل من پا نمیشود
مجنون دلش بجز سوی لیلا نمیشود

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود

این زندگی بدون تو تلخ است و بی ثمر
بی روی یار آب گوارا نمیشود

سایه کجا و دیدن تشریف آفتاب
میخواستم ببینمت اما نمیشود

دق مرگ کرد بسکه مرا خواند بر خودم
آیینه از کنار دلم پا نمیشود

تعجیل کن وگرنه که از دست میروم
این کارها به صبر و مدارا نمیشود

هرگز مکن سوال چرا ما نرفته ایم
هر قطره ای که فانی دریا نمیشود

بر من مگیر خُرده که درد فراق دوست
جز با نگاه دوست مداوا نمیشود