صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ ﴿بقره/۱۳۸﴾ رنگ خدائی (بپذیرند، رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدائی بهتر است ؟ و ما تنها عبادت او را میکنیم.
مولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام):
تمامُ إلاخلاصِ تَجَنُّبُکَ المَعاصی.
اخلاص واقعی تو آن زمانی است که از گناهان دوری کنی. (تحفالعقول، ص ١٨)
(کدهای رفتاری سازمان)
ما معایب، ضعفها و اشتباهات تعمدی و غیرتعمدی همکار را چه مطمئن باشیم و چه خیر، در غیاب او بیان نمیکنیم، اما حتماً موضوع را تنها با خود همکار (خارج از جمع همکاران یا میهمانان و اربابرجوع)در میان میگذاریم. به دیگران هم همین را توصیه میکنیم.
(کدهای عمومی: تعامل با همکاران-کد:5 )
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
شأن نزول:
بعد از نزول آیات قبل، یهود بکلى اعراض نمودند از متابعت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و نصارى نیز طرح مخالفت افکنده با مسلمانان در مقام مفاخرت برآمده که ما را صبغهاى هست و شما را نیست؛ و صبغه آنها این بود که مولود خود را بعد از هفت روز در آب زردى غوطه مىدادند بنام (معمودیه) چشمهاى است در نواحى بیت لحم، به زعم آنها حضرت عیسى علیه السّلام به آن غسل داده شده و مىگفتند: ما مولود خود را رنگ نمودیم به علامت نصرانیت، و به اعتقاد فاسد خود این آب پاک کننده مولود است از غیر دین مسیحى، چنانکه حالیه اگر کسى نصرانى شود او را غسل تعمید دهند به همین مناسبت باشد، و آن را قائم مقام ختان مىدانستند؛ حق تعالى آیه شریفه نازل فرمود که اى مسلمانان بگوئید در جواب آنان:
صِبْغَةَ اللَّهِ: پاک گردانیده است قلوب ما را با ایمان. صبغه را چند تفسیر است:
1- ایمان به سبب آنکه اثر ایمان بر مؤمن ظاهر است، مانند ظهور رنگ بر چیز رنگ شده و تداخل نموده در قلوب مانند تداخل صبغ بر جامه و یا به سبب مشاکله باشد به آب معمودیه که به زعم نصارى مطهر آنها و محقق نصرانیت است ایمان به (صبغه) مسمى شده.
2- توحید سبحانى که رنگ اصل خلقت و آفرینش خداى تعالى باشد نظر به حدیث شریف کلّ مولود یولد على الفطرة « اصول کافى، جلد دوّم، صفحه 13، حدیث چهارم » که هر مولودى تولد یابد به فطرت توحید.
3- اسلام چنانچه عیاشى از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده انّ الصّبغة هو دین اسلام و هو ملّة ابراهیم « تفسیر عیّاشى، جلد اوّل صفحه 62، حدیث 108 » یعنى به درستى که «صبغه» دین اسلام و او ملت ابراهیم علیه السّلام است.
4- هدایت و ارشاد به حجت باشد که خداى تعالى مؤمنین را به حجت خود ارشاد فرموده به سبب قبول ایمان.
5- مراد به صبغه ختنه است که مطهر مسلمانان و ممیز آنان باشد.
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: و کیست نیکوتر از خدا در تطهیر از ادناس.
(استفهام انکارى) یعنى نیست نیکوتر از خداى تعالى در شعار و علامت دین یا در ارشاد به یقین، یعنى هیچ دینى بهتر از دین او نیست. وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ:
و ما مر او سبحانه را پرستش کنندگان و فرمانبرداریم. این تعریض اهل کتاب است، یعنى ما شریک قرار ندهیم چنانچه شماها مشرک هستید