وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿توبه/۷۱﴾ و مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند که به کارهاى پسندیده وا مى دارند و از کارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى کنند و زکات مى دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى برند آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است .
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
چون حق تعالى مبالغه فرمود در بیان وصف منافقین به اعمال فاسده و افعال خبیثه و تعقب به ذکر انواع وعید در حق آنها در دنیا و آخرت، سپس توصیف مؤمنین را به خصال حمیده و اعمال خیریه به نقیض منافقین بیان فرماید:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ: و مردان و زنان مؤمنه. بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ:
بعضى از ایشان محبان و دوستان برخى دیگرند در تعاون و تناصر یکدیگر در طریق قدیم و دین مستقیم. و معاونت آنان بر این وجه است که بر ضد منافقین داراى اوصاف حسنه:
صفت اول: یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ: امر مىکنند به کارهاى نیکو که آن ایمان و فرمانبردارى است در جمیع اوامر الهى و آنچه را که واجب فرموده یا راضى باشد به آن عقلا یا شرعا.
صفت دوم: وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ: و باز مىدارند از کارهاى ناشایسته که آن کفر و انواع معاصى است و آنچه نهى فرموده و رضا ندارد آن را عقلا یا شرعا.
نکته- ذکر «من» در آیه منافقین و لفظ اولیاء در آیه مؤمنین براى آن است که در صفت منافقین «بعضهم من بعض» دلالت دارد بر اینکه نفاق تابعین متفرع بر نفاق سالفین است، زیرا نفاق و کفر تابعین حاصل شده به سبب تقلید اکابر و رؤسا به هواى نفس و طبیعت و عادت، اما وفاق مؤمنین بتحقیق حاصل شده نه
بواسطه میل و عادت بلکه بواسطه مشارکت در استدلال و هدایت و توفیق و اتحاد حق حقیقى دارند، لا جرم وحدت ایمانى بین آنها ثابت شده.
صفت سیم: وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ: و بر پا مىدارند نماز را به شرایط و ارکان و آداب آن که مأمورند.
صفت چهارم: وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ: و مىدهند زکات را به آداب متعلقه به آن.
صفت پنجم: وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و فرمان مىبرند حضرت الهى و رسول سبحانى را در جمیع امور.
أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ: آن گروه پاکیزه سیره، و ستوده خصلت، زود باشد که رحمت فرماید حق تعالى ایشان را، یعنى محققا آنها را مستغرق رحمت خود گرداند در دنیا و آخرت (چه سین مؤکد وقوع است). إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ:
بتحقیق خداى تعالى غالب است بر هر چه اراده فرماید و هیچ چیز مانع اراده او نشود، دانا است به حکمت و مصلحت، و وضع نماید هر شىء را به محل خود، و رحمت و عذاب را به محل خود قرار دهد.
تنبیه- آیه شریفه دلالت دارد بر آنکه امر به معروف و نهى از منکر از واجبات عینى است که بر هر فرد فرد مکلفین واجب است، زیرا از صفات جمیع مؤمنان شمرده و تخصیص به قومى دون قومى نداده.
حضرت امیر المؤمنین على علیه السّلام در ذیل خطبه قاصعه فرماید: و انّ عندکم الامثال من بأس اللّه و قوارعه و ایّامه و وقایعه فلا تستبطئوا وعیده جهلا باخذه و تهاونا ببطشه و یأسا من بأسه، فانّ اللّه سبحانه لم یلعن القرن الماضى بین ایدیکم إلّا لترکهم الأمر بالمعروف و النّهى عن المنکر فلعن اللّه السّفهاء لرکوب المعاصى و الحلماء لترک النّواهى.
یعنى: و بتحقیق نزد شما است داستانها از شدت عذاب الهى و عقوبات کوبنده او و روزهاى سخت او واقعههاى نکال او، پس بعید نشمارید وعید عذاب او را از جهت جهالت شما به مؤاخذه او، و از جهت استخفاف به عنف و سطوت او و از جهت نومیدى از عذاب او، پس بتحقیق خداى تعالى دور نفرموده از رحمت واسعه خود اهل قرون گذشته را مگر به سبب ترک کردن ایشان امر به معروف و نهى از منکر را، پس دور فرمود از رحمت خود سفیهان را بواسطه ارتکاب معاصى و دانایان را به جهت ترک کردن نهى از مناهى.