إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ (احزاب/53) چون از زنان [پیامبر] چیزی خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید؛ این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) در روایتی فرمود: هرکس به همسرش اجازه دهد که با لباس های نازک و مهیّج در بین انظار حاضر شود، خداوند او را به آتش جهنم می افکند (بحارالانوار، ج100، ص242).
کدهای رفتاری سازمان:
در محیط کار حتما کدهای پوششی سازمان تأمین اجتماعی را رعایت می کنیم و هرگز با لباس و ظاهر غیررسمی در محل کار ظاهر نمی شویم.
(کدهای اختصاصی: متصدی پذیرش و اطلاعات-کد:26)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
شأن نزول: چون حضرت، زینب را به حکم حق تعالى قبول نمود ولیمهاى ترتیب، مردم را طلبید، چون طعام خوردند مشغول صحبت شدند، آخر حضرت از مجلس برخاست، اکثر صحابه تبعیت نموده برخاستند، سه نفر ماندند. سخن مىگفتند؛ حضرت شرم داشت که ایشان را عذر خواهد، بعد از انتظار بسیار که خلوت شد، به حجره زینب درآمد. انس خواست داخل شود، حضرت پرده حجره فروگذاشت آیه حجاب نازل شد:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا: اى کسانى که ایمان آوردید به خدا و رسول، لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِ: داخل نشوید به خانههاى پیغمبر، إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ: مگر در وقتى که اجازه داده شود براى شما، یعنى شما را دعوت کنند، إِلى طَعامٍ: به خوردن طعام، غَیْرَ ناظِرِینَ إِناهُ: درآیید در خانه پیغمبر در حالتى که غیر منتظر باشید وقت طعام را، یا آنکه اذن دهند شما را در حالتى که انتظار وقت طعام نکشید، یا منتظر رسیدن وقت آن نباشید؛ چه مروى است جمعى محافظت وقت طعام مىکردند، چون آن وقت مىرسید و اثر دود از مطبخ ظاهر مىشد، مىآمدند و مىنشستند؛ حکم شد چون اذن داده شد منتظر نباشید وقت آن برسد « تفسیر منهج الصادقین، ج 7 ص 352- 351.»
تنبیه: آیه شریفه دستور اخلاقى بزرگى را فرماید که: نیکو نیست داخل شدن شخص به طعامى بدون دعوت. و لذا در وصایاى حضرت نبوى به حضرت علوى صلوات اللّه علیهما فرماید: هشت نفرند که اگر اهانت شوند البته ملامت نکنند
مگر خود را: کسى که برود به سفرهاى که دعوت نشده به آن … « خصال، ص 410، روایت 12» وَ لکِنْ إِذا دُعِیتُمْ: و لکن چون دعوت شوید، فَادْخُلُوا: پس داخل شوید، فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا: پس چون طعام خورید، پس پراکنده شوید و مکث مکنید. آیه خطاب است به کسانى که منتظر رسول بودند و به جهت آن در خانه مىنشستند، و الّا هیچکس را جایز نبود که به جهت غیر طعام، بدون اذن داخل شوند و مکث کنند. وَ لا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ: (عطف بر «ناظرین» یا به فعل مقدر) یعنى داخل مشوید و تمکن نیابید در خانه رسول در حالتى که آرام یافتگان باشید براى سخن یکدیگر، یا براى سخن اهل بیت به طریق استماع آن.
بعد علت عدم مکث طویل را فرماید: إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَ:
بدرستى که این درنگ شما بعد از طعام و استیناس به کلام هست که مىرنجاند پیغمبر را، فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ: پس شرم مىدارد از شما که گوید بیرون روید، وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِ: و خداى تعالى شرم نمىدارد از گفتن حق، یعنى خروج شما حق است، پس سزاوار آنست که به جهت حیا ترک کرده نشود، چنانچه حق تعالى ترک اظهار حق نفرمود به جهت حیا، و امر نمود به خروج شما و براى تعظیم رسول نهى دخول شما نمود به خانه او بدون اذن، و منع فرمود شما را از آنچه موجب اذیت آن حضرت شود.
بعضى از علماء فرمودهاند: (هذا ادب ادّب اللّه الثّقلاء) این ادبى است که حق تعالى به آن تأدیب کسانى نموده که در مجلس سنگین شوند و دیر برخیزند « تفسیر مجمع البیان، ج 4 ص 368.»
وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً: و هرگاه خواهید از زنان پیغمبر که بدان انتفاع یابید از امتعه خانه؛ فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ: پس سؤال کنید ایشان را از پس پرده و حجاب، ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ: این پرسش از پس پرده، پاک و پاکیزهتر است براى قلبهاى شما، وَ قُلُوبِهِنَ: و دلهاى ایشان را از ریب و تهمت و از خواطر شیطانیه و هواجس نفسانیه.
تنبیه: این مطلب محقق است که آیات قرآنى عبرت و اعتبار به عموم لفظ است نه خصوص سبب، بنابراین گرچه آیه در خصوص زنان حضرت نازل شده و لکن حکمش عام است نسبت به تمام زنان امت، که در صورت احتیاج مخاطبه و خواستن چیزى از آنان، از پس پرده و حجاب با آنها مکالمه نمایند؛ و از این آیه استدلال حجاب براى زنان لازم آید. وجه استدلال آنکه: وقتى زن موظف باشد به پوشش تمام اندام و حجم بدن در موقع تکلم با اجنبى، البته به طریق اولى موظف باشد به حجاب سر و صورت نسبت به مردان؛ و ایضا اگر چنانچه حجاب واجب نبودى، امر به حجاب در وقت تخاطب هم لغو بودى؛ و اگر مناط عدم حجاب، ظهور مفسده باشد، همین مناط، در عدم حجاب صورت نیز مو به مو بود بلکه اشدّ و اکدّ باشد.
ابو حمزه ثمالى فرموده: دو مرد از اصحاب گفتند: آیا پیغمبر زنان ما را نکاح کند و ما زنان او را نتوانیم نکاح کنیم، به خدا قسم اگر بمیرد ما زنان او را نکاح کنیم؛ مراد ایشان یکى عایشه و دیگرى ام سلمه بود « منهج الصادقین، ج 7، ص 353.». حق تعالى آیه شریفه نازل فرمود:
وَ ما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ: و نرسد و نشاید و سزاوار نیست اینکه اذیت کنید رسول خدا را و بجا آورید آنچه از آن کراهت دارد، وَ لا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْواجَهُ: و نشاید مر شما را اینکه نکاح کنید زنان او را، مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً: از بعد وفات او یا طلاق دادن او هرگز و هیچوقت. این از جمله اختصاصات رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله باشد. إِنَّ ذلِکُمْ کانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیماً: بدرستى که ایذاى آن حضرت و نکاح ازواج او، نزد خداى تعالى گناه بزرگ است، زیرا پاس احترام حضرت لازم است در حیات و بعد از وفات او، چه حق شناسى و تعظیم سپاس دارى آن حضرت در هر دو حال یکسان است.