قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا* وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا﴿مریم/30و31﴾ نوزاد [از میان گهواره] گفت: بی تردید من بنده خدایم، به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم بسیار بابرکت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است.
حضرت عیسی علیه السلام :
خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم ؛ اینان در روز قیامت مقرّباناند… تحف العقول ، ص 501
تفسیرالمیزان
” قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا”.
از اینجا پاسخ عیسى (ع)، شروع مىشود و آن جناب اصلا متعرض مساله ولادتش نشد، با اینکه همه مشکل مردم از آن بود، و این بدان جهت است که سخن گفتن کودک مولود معجزهاى است که هر چه بگوید جاى تردیدى نمىگذارد در اینکه حق است، چون معجزهاى است، مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه در آخر گفتارش بر خود سلام کرد، یعنى بر نزاهت و ایمنیش از هر قذارت و خباثتى شهادت داده و از پاکى و طهارت موادش خبر داد.
عیسى (ع) سخن خود را با جمله” إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ” آغاز نمود تا به عبودیت خود براى خدا اعتراف نموده، از غلو غلو کنندگان جلوگیرى کند و حجت را بر آنان تمام سازد، هم چنان که در آخر کلامش گفت” وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ”.
و در جمله” آتانِیَ الْکِتابَ” از دادن خدا کتاب را به او خبر داد، و ظاهرا مقصود از آن همان انجیل است، و در جمله” وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا” به نبوت خود اعلام فرمود که ما در مباحث نبوت در جزء دوم این کتاب فرق میان نبوت و رسالت را بیان کردیم، و با در نظر گرفتن آن بیان معلوم مىشود که عیسى (ع) در آن روز تنها نبى بوده، و بعدها خداوند او را به رسالت برگزیده، و از ظاهر کلامش بر مىآید که در همان روز کتاب و نبوت داده شده، نه اینکه بخواهد از آینده خبر دهد.
” وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا”.
معناى مبارک بودنش هر جا که باشد این است که محل براى هر برکتى باشد، و برکت به معناى نمو خیر است، یعنى او براى مردم منافع بسیار دارد، علم نافع به ایشان مىآموزد، و به عمل صالح دعوتشان مىکند، و به ادبى پاکیزهتر تربیتشان مىکند، و کور و پیس را شفا داده، اقویا را اصلاح و ضعفا را تقویت و یارى مىکند.
جمله” وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ …” اشاره به این است که در شریعت او نماز و زکات تشریع شده، و نماز عبارت است از توجه بندگى مخصوص به سوى خداى سبحان و زکات عبارت است از انفاق مالى، و این دو حکم در بیش از بیست جاى قرآن قرین هم ذکر شده، بنا بر این دیگر به گفته آن کسى که گفته مراد از زکات تزکیه نفس و تطهیر آن است، نه واجب مالى، اعتناء نمىشود.
تفسیر هدایت
عیسى بن مریم کیست؟
[30] قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا گفت: من بنده خدایم. به من کتاب داده و مرا پیامبر گردانید.
عیسى (ع) به دنیا آمد در حالى که حامل صفاتى عالیه بود و چون از چنان صفاتى برخوردار بود سمت پیشوایى ما یافت. پس باید در این آیه بیشتر نگریست تا آن صفات را که عیسى بدان متصف بود شناخت. سپس بکوشیم تا خود به آن صفات متصف گردیم. ابتدا عیسى مىگوید من بنده خدایم. با این بیان صفت عبودیت را در وجود خود تأکید مىکند تا مباد درباره او کسى به خطا رود زیرا ولادتش معجزه آساست، در گهواره هم سخن مىگوید و در خردسالى به کتاب خدا آگاهى دارد.
ممکن است کسى بپرسد که ما چگونه مىتوانیم در این صفات به عیسى اقتدا کنیم. آیا ممکن است مادر فرزند خود را به پیامبرى برساند؟
مىگویم: نه. این در توان مادر نیست ولى مادر مىتواند فرزند خود را به گونهاى تربیت کند که مبلغ و داعى حق گردد، همان گونه که زن عمران چنین کرد وقتى که کودکى را که در شکم داشت نذر معبد کرد. پس چرا هر زنى کودکى را که در شکم دارد نذر نمىکند که او را وقف عبادت پروردگارش سازد.
وقتى زنى براى فرزند خود- که هنوز متولد نشده- چنین برنامهاى را طرحریزى کند خداى تعالى آن مولود را براى او مبارک مىگرداند.
مادر شیخ مرتضى انصارى را گفتند: پسرت مرجع دینى بزرگى شده است.
آن زن تعجب نکرد و گفت: خودم چنین انتظارى از او داشتم. پرسیدند: چگونه؟
گفت: براى این که در کودکىاش حتى یک بار بدون وضو او را شیر ندادهام.
حتى در نیمههاى شب که بیدار مىشد و شیر مىخواست ابتدا وضو مىگرفتم سپس پستان به دهنش مىگذاشتم.
آرى، این مادر از همان آغاز چنین مقامى را براى فرزند خود خواسته است خداوند تعالى نیز آنچه او مىطلبیده به او ارزانى مىداشته.
رسالت عیسى
[31] وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ هر جا که باشم مرا برکت داد.
عیسى چراغ تابناک خیر و سرچشمه فیاض نیکى و پاکى بود.
هر کس باید فرزند خود را چنین تربیت کند که خیر را بشناسد و آن را دوست بدارد و براى رفاه و سعادت دیگران بکوشد. چنین کسان هر جا که باشند چشمههاى برکت از وجودشان جارى است.
در تواریخ خواندهایم که حضرت فاطمه زهراء (ع) شبى در محراب عبادت خود نماز مىخواند و دعا مىکرد تا صبح بدمید. فاطمه (ع) براى همه مردم دعا کرد ولى براى خود و فرزندانش از خدا چیزى نخواست. فرزندش حسین (ع) که خردسال بود در کنارش بود. گفت:
«مادر، براى همه مردم دعا کردى و براى ما دعا نکردى. فاطمه گفت:
چنین است پسرم … اول همسایه سپس خانه».
بنگرید که فاطمه فرزند خود را چگونه تربیت مىکند. او از همان آغاز فرزندان خود را به گونهاى تربیت مىکند که مردم دیگر را بر خود ترجیح دهند و اگر خیرى هست نخست براى آنان بخواهند. عیسى نیز چنین تربیتى داشت.
وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا و تا زندهام به نماز و زکات وصیت کرده است.
نماز و زکات بعد از پرستش خدا قرار گرفتهاند. عیسى نیز براى صدق رسالت خود، خود را به اقامه نماز و دادن زکات موظف مىدارد.
——————————————————————————————————————–
یارب که کارها همه گردد به کام ما
نور حضور خویش فروزد امام ما
ما باده محبت او نوش کرده ایم
«ای بی خبر زلذت شرب مدام ما»
هرگز نمیرد آنکه از این باده زنده شد
«ثبت است بر جریده عالم دوام ما»
ای باد اگر بکوی امام زمان رسی
«زنهار عرضه دار به پیشش پیام ما»
گو همتی بدار که مخمور فرقتیم
شاید برآید از می وصل تو کام ما
از اشک در ره تو فشاندیم دانه ها
«باشد که مرغ وصل بیفتد به دام ما»
فیضت بصبح و شام زجان می کند سلام
پیکی کجاست تا برساند سلام ما
شاعر: ملا محسن فیض کاشانی