اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿عنکبوت/۴۵﴾ آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى کنید
تفسیرنمونه:
نماز باز دارنده از زشتیها و بدیها
بعد از پایان بخشهاى مختلفى از سرگذشت اقوام پیشین و پیامبران بزرگ و برخورد نامطلوب آنها با این رهبران الهى، و پایان غمانگیز زندگى آنها، روى سخن را- براى دلدارى و تسلى خاطر و تقویت روحیه و ارائه خط مشى کلى و جامع- به پیامبر کرده دو دستور به او مىدهد:
نخست مىگوید” آنچه را از کتاب آسمانى (قرآن) به تو وحى شده تلاوت کن” (اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ).
این آیات را بخوان که هر چه مىخواهى در آن است: علم و حکمت، نصیحت و اندرز، معیار شناخت حق و باطل، وسیله نورانیت قلب و جان، و مسیر حرکت هر گروه و هر جمعیت.
بخوان و در زندگیت به کار بند، بخوان و از آن الهام بگیر، بخوان و قلبت تفسیر نمونه، ج16، ص: 284
را به نور تلاوتش روشن کن.
بعد از بیان این دستور که در حقیقت جنبه آموزش دارد، به دستور دوم مىپردازد که شاخه اصلى پرورش است، مىگوید:” و نماز را بر پا دار” (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ).
سپس به فلسفه بزرگ نماز پرداخته مىگوید:” زیرا نماز انسان را از زشتیها و منکرات باز مىدارد” (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ) «1».
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنى اعتقاد به مبدء و معاد مىاندازد داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منکر است.
انسانى که به نماز مىایستد، تکبیر مىگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر مىشمرد، به یاد نعمتهاى او مىافتد، حمد و سپاس او مىگوید، او را به رحمانیت و رحیمیت مىستاید، به یاد روز جزاى او مىافتد، اعتراف به بندگى او مىکند، از او یارى مىجوید صراط مستقیم از او مىطلبد، و از راه کسانى که غضب بر آنها شده و گمراهان به خدا پناه مىبرد (مضمون سوره حمد).
بدون شک در قلب و روح چنین انسانى جنبشى به سوى حق و حرکتى به سوى پاکى و جهشى به سوى تقوا پیدا مىشود.
براى خدا” رکوع” مىکند، و در پیشگاه او پیشانى بر خاک مىنهد، غرق در عظمت او مىشود و خودخواهىها و خود برتربینىها را فراموش مىکند.
شهادت به یگانگى او مىدهد گواهى به رسالت پیامبر ص مىدهد.
بر پیامبرش درود مىفرستد و دست به درگاه خداى بر مىدارد که در زمره
__________________________________________________
(1) فرق میان” فحشاء” و” منکر” در جلد 11 صفحه 370 ذیل آیه 90 سوره نحل آمده است که در یک عبارت کوتاه مىتوان گفت:” فحشاء” اشاره به گناهان بزرگ پنهانى، و” منکر” گناهان بزرگ آشکار است، و یا فحشاء گناهانى است که بر اثر غلبه قواى شهویه، و منکر بر اثر غلبه قوه غضبیه صورت مىگیرد.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 285
بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام).
همه این امور موجى از معنویت در وجود او ایجاد مىکند، موجى که سد نیرومندى در برابر گناه محسوب مىشود.
این عمل چند بار در شبانه روز تکرار مىگردد، هنگامى که صبح از خواب برمىخیزد در یاد او غرق مىشود.
در وسط روز هنگامى که غرق زندگى مادى شده ناگهان صداى تکبیر مؤذن را مىشنود، برنامه خود را قطع کرده، به درگاه او مىشتابد، و حتى در پایان روز و آغاز شب پیش از آنکه به بستر استراحت رود با او راز و نیاز مىکند و دل را مرکز انوار او مىسازد.
از این گذشته به هنگامى که آماده مقدمات نماز مىشود خود را شستشو مىدهد پاک مىکند، حرام و غصب را از خود دور مىسازد و به بارگاه دوست مىرود همه این امور تاثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد.
منتها هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منکر مىکند، گاه نهى کلى و جامع و گاه نهى جزئى و محدود.
ممکن نیست کسى نماز بخواند و هیچگونه اثرى در او نبخشد هر چند نمازش صورى باشد هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز تاثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمىخواندند از این هم آلودهتر بودند.
روشنتر بگوئیم: نهى از فحشاء و منکر سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى به نسبت رعایت شرایط داراى بعضى از این درجات است.
از آنچه در بالا گفتیم روشن مىشود سرگردانى جمعى از مفسران در تفسیر این آیه و انتخاب تفسیرهاى نامناسب بى جهت است، شاید آنها به همین دلیل که دیدهاند بعضى نماز مىخوانند و مرتکب گناه مىشوند و آیه را در معنى مطلقش بدون سلسله مراتب دیدهاند گرفتار شک و تردید شدهاند، و راههاى دیگرى را در تفسیر نمونه، ج16، ص: 286
تفسیر آیه برگزیدهاند.
از جمله بعضى گفتهاند: نماز انسان را از فحشاء و منکر باز مىدارد ما دام که مشغول نماز است!! چه حرف عجیبى؟ این مزیتى براى نماز نیست، بسیارى از اعمال چنین است.
بعضى دیگر گفتهاند اعمال و اذکار نماز به منزله جملههایى است که هر یک انسان را از فحشاء و منکر نهى مىکند، مثلا تکبیر و تسبیح و تهلیل هر کدام به انسان مىگوید گناه مکن، حال انسان گوش به این نهى مىدهد یا نه؟ مطلب دیگرى است.
اما آنها که آیه فوق را چنین تفسیر کردهاند از این حقیقت غافل شدهاند که نهى در اینجا فقط” نهى تشریعى” نیست، بلکه” نهى تکوینى” است، ظاهر آیه این است که نماز اثر بازدارنده دارد و تفسیر اصلى همان است که در بالا گفتیم، البته مانعى دارد که بگوئیم نماز هم نهى تکوینى از فحشاء و منکر مىکند و هم نهى تشریعى.
به چند حدیث توجه کنید:
1- در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام ص چنین مىخوانیم که فرمود:
من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم یزدد من اللَّه الا بعدا:
” کسى که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد هیچ بهرهاى از نماز جز دورى از خدا حاصل نکرده است”! «1».
2- در حدیث دیگرى از همان حضرت چنین آمده:
لا صلاة لمن لم یطع الصلاة، و طاعة الصلاة ان ینتهى عن الفحشاء و المنکر:
” کسى که اطاعت فرمان نماز نکند نمازش نماز نیست، و اطاعت نماز آن است که نهى آن را از فحشاء و منکر به کار بندد” «2».
__________________________________________________
(1 و 2) مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث (حدیث اخیر اشعار به نهى تشریعى دارد).
تفسیر نمونه، ج16، ص: 287
3- و در حدیث سومى از همان بزرگوار چنین مىخوانیم: که جوانى از انصار نماز را با پیامبر ص ادا مىکرد اما با این حال آلوده گناهان زشتى بود این ماجرا را به پیامبر ص عرضه داشتند فرمود:
ان صلاته تنهاه یوما:
” سرانجام نمازش روزى او را از این اعمال پاک مىکند” «1».
4- این اثر نماز بقدرى اهمیت دارد که در بعضى از روایات اسلامى به عنوان معیار سنجش نماز مقبول و غیر مقبول از آن یاد شده، چنان که امام صادق ع مىفرماید:
من احب ان یعلم ا قبلت صلوته ام لم تقبل؟ فلینظر: هل منعت صلوته عن الفحشاء و المنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه!:
” کسى که دوست دارد ببیند آیا نمازش مقبول درگاه الهى شده یا نه؟ باید ببیند آیا این نماز او را از زشتیها و منکرات باز داشته یا نه؟ به همان مقدار که بازداشته نمازش قبول است”! «2».
در دنباله آیه اضافه مىفرماید” ذکر خدا از آن هم برتر و بالاتر است” (وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ).
ظاهر جمله فوق این است که بیان فلسفه مهمترى براى نماز مىباشد، یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز که حتى از نهى از فحشاء و منکر نیز مهمتر است آنست که انسان را به یاد خدا مىاندازد که ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز همین” ذکر اللَّه” مىباشد، در واقع برترى آن به خاطر آنست که علت و ریشه محسوب مىشود.
اصولا یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دلها است، و هیچ چیز به پایه آن نمىرسد: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ:” آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است” (سوره رعد آیه 28).
__________________________________________________
(1 و 2) همان مدرک.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 288
اصولا روح همه عبادات- چه نماز و چه غیر آن- ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه در واقع، یاد خدا را در دل انسان زنده مىکند.
قابل توجه اینکه در آیه 14 سوره طه اشاره به این فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مىگوید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی:” نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى”.
ولى مفسران بزرگ براى جمله بالا تفسیرهاى دیگرى ذکر کردهاند که در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاراتى به آن تفسیرها شده، از جمله اینکه:
منظور از جمله فوق این است که” یاد خدا از شما به وسیله رحمت” برتر از” یاد شما از او بوسیله طاعت” است «1».
دیگر اینکه ذکر خدا از نماز برتر و بالاتر است چرا که روح هر عبادتى ذکر خدا است.
این تفسیرها که بعضا در روایات اسلامى نیز آمده، ممکن است اشاره به بطون آیه بوده باشد، و گرنه ظاهر آن با معنى اول هماهنگتر است، زیرا در اکثر مواردى که ذکر اللَّه به کار رفته، منظور یاد کردن مردم از خدا است، و آیه فوق نیز همین معنى را تداعى مىکند، ولى البته یاد کردن خدا از بندگان مىتواند به عنوان یک نتیجه مستقیم براى یاد بندگان از خدا بوده باشد، و به این ترتیب تضاد میان دو معنى بر طرف مىشود.
در حدیثى از” معاذ بن جبل” چنین آمده است:” هیچ یک از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى برتر از ذکر اللَّه نیست، از او پرسیدند حتى جهاد در راه خدا؟ گفت: آرى زیرا خداوند مىفرماید: وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ”.
__________________________________________________
(1) طبق این تفسیر” اللَّه” در اینجا” فاعل” مىباشد، اما طبق تفسیر گذشته” مفعول” براى فعل مذکور. […..]
تفسیر نمونه، ج16، ص: 289
ظاهر این است که معاذ بن جبل این سخن را از کلام پیامبر ص استفاده کرده زیرا خود او نقل مىکند که از پیامبر خدا پرسیدم: کدام عمل از همه اعمال برتر است فرمود:
ان تموت و لسانک رطب من ذکر اللَّه عز و جل:
” اینکه به هنگام مردن زبان تو به ذکر خداوند بزرگ مشغول باشد.
و از آنجا که نیات انسانها و میزان حضور قلب آنها در نماز و سائر عبادات بسیار متفاوت است در پایان آیه مىفرماید:” و خدا مىداند چه کارهایى را انجام مىدهید” (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ).
چه اعمالى را که در پنهان انجام مىدهید یا آشکار، چه نیاتى را که در دل دارید، و چه سخنانى که بر زبان جارى مىکنید.
نکته: تاثیر نماز در تربیت فرد و جامعه
گر چه نماز چیزى نیست که فلسفهاش بر کسى مخفى باشد، ولى دقت در متون آیات و روایات اسلامى ما را به ریزهکاریهاى بیشترى در این زمینه رهنمون مىگردد:
1- روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالآخره فلسفه نماز همان یاد خدا است، همان” ذکر اللَّه” است که در آیه فوق بعنوان برترین نتیجه بیان شده است.
البته ذکرى که مقدمه فکر، و فکرى که انگیزه عمل بوده باشد، چنان که در حدیثى از امام صادق ع آمده است که در تفسیر جمله وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ فرمود:
ذکر اللَّه عند ما احل و حرم
” یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام” (یعنى به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد) «1».
__________________________________________________
(1) بحار الانوار جلد 82 صفحه 200.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 290
2- نماز وسیله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى است چرا که خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مىکند، لذا در حدیثى مىخوانیم: پیامبر ص از یاران خود سؤال کرد:
لو کان على باب دار احدکم نهر و اغتسل فى کل یوم منه خمس مرات ا کان یبقى فى جسده من الدرن شىء؟ قلت لا، قال: فان مثل الصلاة کمثل النهر الجارى کلما صلى کفرت ما بینهما من الذنوب:
” اگر بر در خانه یکى از شما نهرى از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزى از آلودگى و کثافت در بدن او مىماند؟”.
در پاسخ عرض کردند: نه، فرمود:” نماز درست همانند این آب جارى است، هر زمان که انسان نمازى مىخواند گناهانى که در میان دو نماز انجام شده است از میان مىرود” «1».
و به این ترتیب جراحاتى که بر روح و جان انسان از گناه مىنشیند، با مرهم نماز التیام مىیابد و زنگارهایى که بر قلب مىنشیند زدوده مىشود.
3- نماز سدى در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت مىکند، و نهال تقوى را در دل پرورش مىدهد، و مىدانیم” ایمان” و” تقوى” نیرومندترین سد در برابر گناه است، و این همان چیزى است که در آیه فوق به عنوان نهى از فحشاء و منکر بیان شده است، و همان است که در احادیث متعددى مىخوانیم: افراد گناهکارى بودند که شرح حال آنها را براى پیشوایان اسلام بیان کردند فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح مىکند و کرد.
4- نماز، غفلتزدا است، بزرگترین مصیبت براى رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگى مادى و لذائذ
__________________________________________________
(1) وسائل الشیعه جلد 3 صفحه 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حدیث 3).
تفسیر نمونه، ج16، ص: 291
زود گذر کردند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مىشود، مرتبا به انسان اخطار مىکند، هشدار مىدهد، هدف آفرینش او را خاطر نشان مىسازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد مىکند و این نعمت بزرگى است که انسان وسیلهاى در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
5- نماز خود بینى و کبر را در هم مىشکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانى بر خاک در برابر خدا مىگذارد، خود را ذره کوچکى در برابر عظمت او مىبیند، بلکه صفرى در برابر بىنهایت.
پردههاى غرور و خود خواهى را کنار مىزند، تکبر و برترى جویى را در هم مىکوبد.
به همین دلیل على ع در آن حدیث معروفى که فلسفههاى عبادات اسلامى در آن منعکس شده است بعد از ایمان، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین مىکند مىفرماید:
فرض اللَّه الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها عن الکبر …:
” خداوند ایمان را براى پاکسازى انسانها از شرک واجب کرده است و نماز را براى پاکسازى از کبر” «1».
6- نماز وسیله پرورش، فضائل اخلاق و تکامل معنوى انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون مىبرد، به ملکوت آسمانها دعوت مىکند، و با فرشتگان همصدا و همراز مىسازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا مىبیند و با او به گفتگو برمىخیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آنهم با تکیه روى صفات خدا، رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصا با کمک گرفتن از سورههاى مختلف قرآن بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوى نیکیها و پاکیها است اثر قابل ملاحظهاى
__________________________________________________
(1) نهج البلاغه کلمات قصار 252.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 292
در پرورش فضائل اخلاقى در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثى از امیر مؤمنان على ع مىخوانیم که در فلسفه نماز فرمود:
الصلاة قربان کلى تقى:
” نماز وسیله تقرب هر پرهیزکارى به خدا است” «1».
7- نماز به سائر اعمال انسان ارزش و روح مىدهد- چرا که نماز روح اخلاص را زنده مىکند، زیرا نماز مجموعهاى است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه، تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان مىپاشد و روح اخلاص را تقویت مىکند.
لذا در حدیث معروفى مىخوانیم که امیر مؤمنان على ع در وصایاى خود بعد از آن که فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود:
اللَّه اللَّه فى الصلاة فانها عمود دینکم:
” خدا را خدا را در باره نماز، چرا که ستون دین شما است” «2».
مىدانیم هنگامى که عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند هر قدر طنابها و میخهاى اطراف محکم باشد اثرى ندارد، همچنین هنگامى که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد.
در حدیثى از امام صادق ع مىخوانیم:
اول ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل سائر عمله، و ان ردت رد علیه سائر عمله:
” نخستین چیزى که در قیامت از بندگان حساب مىشود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول مىشود، و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود مىشود”! شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است، اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص که وسیله قبولى سائر اعمال است در او زنده مىشود، و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده مىگردد و از درجه اعتبار
__________________________________________________
(1) نهج البلاغه کلمات قصار جمله 136
. (2) نهج البلاغه نامهها (وصیت) 47.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 293
ساقط مىشود.
8- نماز قطع نظر از محتواى خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاکسازى زندگى مىکند، چرا که مىدانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مىخواند، آبى که با آن وضو مىگیرد و غسل مىکند، محلى که در آن غسل و وضو انجام مىشود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد کسى که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کمفروشى، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد چگونه مىتواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟
بنا بر این تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعایت حقوق دیگران.
9- نماز علاوه بر شرائط صحت شرائط قبول، یا به تعبیر دیگر شرائط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر براى ترک بسیارى از گناهان است.
در کتب فقهى و منابع حدیث، امور زیادى به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است از جمله مساله شرب خمر است که در روایات آمده:
لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب:
” نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر اینکه توبه کند” «1».
و در روایات متعددى مىخوانیم: از جمله کسانى که نماز آنها قبول نخواهد شد پیشواى ستمگر است” «2».
و در بعضى از روایات دیگر تصریح شده است که نماز کسى که زکات نمىپردازد قبول نخواهد شد، و همچنین روایات دیگرى که مىگوید: خوردن غذاى حرام یا عجب و خود بینى از موانع قبول نماز است، پیدا است که فراهم کردن این شرایط قبولى تا چه حد سازنده است؟
__________________________________________________
(1) بحار ج 84 ص 317 و 320.
(2) بحار ج 84 ص 318.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 294
10- نماز روح انضباط را در انسان تقویت مىکند، چرا که دقیقا باید در اوقات معینى انجام گیرد که تاخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز، است همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و قعود و رکوع و سجود و مانند آن که رعایت آنها، پذیرش انضباط را در برنامههاى زندگى کاملا آسان مىسازد.
همه اینها فوائدى است که در نماز، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد و اگر ویژگى جماعت را بر آن بیفزائیم- که روح نماز همان جماعت است- برکات بى شمار دیگرى دارد که اینجا جاى شرح آن نیست، بعلاوه کم و بیش همه از آن آگاهیم.
گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعى که از امام على بن موسى الرضا ع نقل شده پایان مىدهیم:
امام در پاسخ نامهاى که از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است، و مبارزه با شرک و بت پرستى، و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پیشانى بر زمین همه روز براى تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموشکارى بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر اینکه مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل مىگردد، سبب مىشود که انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نکند، روح سرکشى و طغیانگرى بر او غلبه ننماید.
و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او، انسان را از معاصى باز مىدارد و از انواع فساد جلوگیرى مىکند «1».
__________________________________________________
(1) وسائل الشیعه ج 3 ص 4.
تفسیر نمونه، ج16، ص: 295