یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿لقمان/۱۷﴾ پسرم! نماز را بر پا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصائبی که به تو می رسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهای مهم است.
حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم):
جهاد بر چهار قسم است: 1 ـ امر به معروف 2 ـ نهى از منکر 3 ـ راستى در هنگامه شکیبائى 4 ـ دورى از گناهکار.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 51
تفسیر نمونه
بعد از تحکیم پایه هاى مبدء و معاد که اساس همه اعتقادات مکتبى است به مهمترین اعمال یعنى مساله نماز پرداخته، مىگوید:
” پسرم نماز را بر پا دار” (یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ). چرا که نماز مهمترین پیوند تو با خالق است، نماز قلب تو را بیدار و روح تو را مصفى، و زندگى تو را روشن مىسازد.
آثار گناه را از جانت مىشوید، نور ایمان را در سراى قلبت پرتوافکن مىدارد، و تو را از فحشاء و منکرات باز مىدارد.
بعد از برنامه نماز به مهمترین دستور اجتماعى یعنى” امر به معروف و نهى از منکر” پرداخته مىگوید:” مردم را به نیکیها و معروف دعوت کن و از منکرات و زشتیها باز دار” (وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ).
و بعد از این سه دستور مهم عملى به مساله صبر و استقامت که در برابر ایمان همچون سر نسبت به تن است، پرداخته مىگوید:” در برابر مصائب و مشکلاتى که بر تو وارد مىشود، صابر و شکیبا باش که این از وظائف حتمى و کارهاى اساسى هر انسانى است” (وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ).
مسلم است که در همه کارهاى اجتماعى مخصوصا در برنامه امر به معروف و نهى از منکر، مشکلات فراوانى وجود دارد، و سود پرستان سلطهجو، و گنهکاران آلوده و خودخواه، به آسانى تسلیم نمىشوند، و حتى در مقام اذیت و آزار، و متهم ساختن آمران به معروف و ناهیان از منکر بر مىآیند که بدون صبر و استقامت و شکیبایى هرگز نمىتوان بر این مشکلات پیروز شد.
” عزم” به معنى اراده محکم است و تعبیر به” عزم الامور” در اینجا یا به معنى کارهایى است که دستور مؤکد از سوى پروردگار به آن داده شده است و یا کارهایى که انسان باید نسبت به آن عزم آهنین و تصمیم راسخ داشته باشد، و هر کدام از این دو معنى باشد اشاره به اهمیت آنست.
تعبیر” ذلک” اشاره به صبر و شکیبایى است و این احتمال نیز وجود دارد که به همه امورى که در آیه فوق ذکر شده، از جمله نماز و امر به معروف و نهى از منکر، باز گردد، ولى در بعضى دیگر از آیات قرآن این تعبیر بعد از مساله صبر مطرح شده که احتمال اول را تقویت مىکند.
………………………………………………………………………………….
تیرگى را محو کرده انقلاب کربلا
از کران خون دمیده آفتاب کربلا
مىبرد دل را به سمت «جَنَّتُ المَأواى» نور
این نسیم بى بدیل عطر ناب کربلا
روشنایى پاگرفت از صبح عاشوراى عشق
ظلمت افتاده ز پا در پیچ و تاب کربلا
هر که خواهد عشق، نوشد از عطشگاه حسین
هر که آزاده ست گردد هم رکاب کربلا
مَحرمى خواهد که سِرّ عشق را گوید بر او
رازهاى مانده پنهان در حجاب کربلا
رفت تا آن سوى خورشید و درخشید از افق
موجى از آیینه شد هر قطره آب کربلا
بسکه گلها از دم تیغ ستم پرپر شدند
مى چکد از پنجه ى گلچین گلاب کربلا
تا به خون افتاد خورشید و سیه شد آسمان
ملتهب آیینه شد از التهاب کربلا
«لا ارَى الْمَوْت» از گلوى تشنه مىآید بهگوش
بازخوان «الّا السَّعادَة» از کتاب کربلا
کربلا در اضطراب افتاد و مىلرزید سخت
خصم در بیم و هراس از اضطراب کربلا
زیر پاى اسبها آن سو تر از شطّ فرات
بود در خون غوطه ور دُرّ خوشاب کربلا
بر کویر خیمه گاه کفر مى آمد فرود
تندر تیغى که گردیده شهاب کربلا
کم نگردد تشنگى در راه وصل عاشقى
تا عطش مى بارد اینجا از سحاب کربلا
بعد هر ویرانه آبادى رسد از لطف عشق
شد دل افتادهى «یاسر» خراب کربلا