إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿انفال/۶۶﴾ اگر از شما هزار تن باشند به توفیق الهى بر دو هزار تن غلبه کنند و خدا با شکیبایان است
امیرالمومنین علی (علیه السّلام):
برترین عبادت ها، صبر، سکوت و انتظار فرج می باشد.
(تحف العقول ج1،ص201)
تفسیر نمونه
1- آیا آیه نخست منسوخ شده؟
همانطور که مشاهده کردیم آیه نخست، به مسلمانان دستور مىدهد که حتى اگر لشگر دشمن ده برابر آنها باشد از مقابله با آنها سرباز نزنند، در حالى که در آیه دوم نسبت را به دو برابر تنزل داده است.
این اختلاف ظاهرى سبب شده که بعضى حکم آیه اول را بوسیله آیه دوم منسوخ بدانند، و یا آیه اول را بر یک حکم مستحبّ و آیه دوم را بر یک حکم واجب حمل کنند، یعنى اگر تعداد دشمنان حد اکثر دو برابر تعداد مسلمانان باشد وظیفه دارند از میدان جهاد عقبنشینى نکنند، اما اگر بیش از دو برابر باشد تا ده برابر مىتوانند از جهاد خود دارى کنند، اما بهتر آن است که باز هم دست از جهاد بر ندارند.
ولى جمعى از مفسران را عقیده بر این است که اختلاف ظاهرى که بین دو آیه دیده مىشود نه دلیل بر نسخ است و نه دلیل بر استحباب، بلکه هر یک از این دو حکم مورد معینى دارد: به هنگامى که مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در میان آنها افراد تازه کار و ناآزموده و ساخته نشده بوده باشند مقیاس سنجش همان نسبت دو برابر است، ولى به هنگامى که افراد ساخته شده و ورزیده و قوى الایمان همانند بسیارى از رزمندگان بدر بوده باشند این نسبت تا ده برابر ترقى مىکند.
بنا بر این دو حکم مذکور در دو آیه، مربوط به دو گروه مختلف و در شرائط متفاوت است، و به این ترتیب نسخى در اینجا وجود ندارد و اگر مىبینیم در بعضى از روایات تعبیر به نسخ شده است باید توجه داشته باشیم که” نسخ در لسان روایات مفهوم وسیعى دارد که” تخصیص” را هم شامل مىشود.
2- افسانه موازنه قوا
آیات فوق- به هر صورت- این حکم مسلم را در بر دارد که مسلمانان هرگز نباید در انتظار موازنه ظاهرى قوا با دشمن بنشینند بلکه گاهى با دو برابر جمعیت خود و گاهى حتى با ده برابر باید به مقابله برخیزند و به عذر کمبود نفرات از برابر دشمن فرار نکنند، و جالب اینکه در بیشتر میدانهاى جنگى اسلام تعادل قوا به سود دشمن بهم خورده بود و مسلمین غالبا در اقلیت بودهاند، نه تنها در جنگهایى که در زمان پیامبر ص اتفاق افتاد، مانند بدر و احد و احزاب، و یا جنگهایى مثل موته که تعداد مسلمانان سه هزار نفر و حد اقل عددى که از نفرات دشمن نوشتهاند یکصد و پنجاه هزار نفر بود، بلکه در جنگهایى که بعد از پیامبر ص رخ داد این تفاوت به نحو حیرتانگیزى وجود داشت، مثلا تعداد نفرات ارتش آزادى بخش اسلام را در جنگ با سپاه” ساسانى” پنجاه هزار نفر، در حالى که تعداد سپاهیان خسروپرویز را پانصد هزار نفر نوشتهاند.
در واقعه” یرموک” که برخورد بزرگ ارتش اسلام با سپاهیان روم بود مورخان نقل کردهاند لشگرى را که هرقل گردآورى کرد حدود دویست هزار نفر بود، ولى ارتش اسلام از بیست و چهار هزار نفر تجاوز نمىکرد!! و عجیبتر این که نوشتهاند تعداد نفراتى که از دشمن در این میدان به خاک افتادند بالغ بر هفتاد هزار نفر مىشد.
شک نیست که موازنه و برترى قوا به ظاهر یکى از عوامل پیروزى است، ولى چه چیز سبب مىشد که این تفاوت بزرگ و چشمگیر به سود مسلمانها جبران گردد؟
پاسخ این سؤال مهم را قرآن با سه تعبیر در دو آیه فوق بیان کرده است در یک جا مىگوید:” عِشْرُونَ صابِرُونَ”” بیست نفر با استقامت”” و مِائَةٌ صابِرَةٌ”” یکصد نفر با استقامت”.
یعنى روح استقامت و پایدارى که ثمره درخت ایمان است سبب مىشد که هر یک نفر در برابر ده نفر استقامت کنند و بر آنها پیروز گردند.
و در جاى دیگر مىگوید” بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ” یعنى عدم آگاهى آنها از هدفشان و آگاهى شما نسبت بهدف مقدستان، کمبود نفرات را جبران مىکند.
و در جاى دیگر تعبیر به” اذن اللَّه” مىکند، یعنى امدادهاى الهى و کمکهاى غیبى و معنوى و لطف و رحمت پروردگار شامل حال چنین مجاهدان با ایمان و پر استقامت است.
امروز نیز مسلمانان در برابر دشمنان نیرومندى قرار دارند، اما عجب این است که در بسیارى از میدانهاى جنگ نفرات مسلمین بسیار از دشمن برترى دارند، ولى باز هم اثرى از پیروزى نیست و درست در جهت عکس” مسلمین نخستین” گام بر مىدارند.
اینها بخاطر آن است که آگاهى کافى متاسفانه در مسلمانان امروز نیست، روح استقامت را به خاطر تسلیم شدن در برابر عوامل فساد و زرق و برق مادى از دست دادهاند، حمایتهاى الهى نیز بخاطر آلودگى به گناه از آنها سلب شده است در نتیجه به چنین سرنوشتى گرفتار شدهاند! ولى راه بازگشت هنوز باز است و امیدواریم روزى فرا رسد که مفهوم آیات فوق بار دیگر در مسلمین زنده شود و به وضع ذلت بار کنونى پایان دهند.
3- جالب توجه اینکه در آیه اول که سخن از نسبت یک و ده است براى مثال” عشرون” یعنى بیست نفر، و” ماتین” یعنى دویست نفر انتخاب شده، اما در آیه دوم که سخن از نسبت دو برابر است، مثال یکصد نفر در برابر دویست نفر و هزار نفر در برابر دو هزار نفر انتخاب شده.
این تفاوت مثال گویا به خاطر بیان این حقیقت است که افراد قوى الاراده و با ایمان حتى مىتوانند از بیست نفر یک لشکر بسازند در حالى که افراد ضعیف از چنین عدد کمى نمىتوانند یک لشگر تهیه کنند بلکه باید از چندین برابر آن لشگر فراهم سازند.
……………………………………………………………..
ای آینه عصمت زهرا، زینب
در صبر و وفا بدون همتا، زینب
تو محرم رازهای مولا بودی
چون فاطمه ای ام ابیها، زینب
*
تو مهر قبول کربلایی زینب
زهرای بتول کربلایی زینب
ای وارث نهضت حسین بن علی
در شام، رسول کربلایی زینب