وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿فرقان/۷۲﴾ و هنگامی که با (رفتار) لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن میگذرند.
امام صادق”علیه السّلام”:
مَن حَقّر مؤمنا مِسْکینا لم یَزَلِ اللّهُ لَهُ حاقِرا ماقِتا حتّى یَرجِعَ عن مَحْقَرَتِهِ إیّاهُ .
هرکه مؤمن بینوایى را حقیر شمارد، خداوند پیوسته او را تحقیر کند و دشمنش دارد تا آن گاه که از تحقیر او دست بردارد .
(کافی , ج۲ , ص۳۵۱ )
تفسیر نمونه
تفسیر: پاداش عباد الرحمن (بندگان ویژه خدا)
در تعقیب آیات گذشته که بخشى از ویژگیهاى” عباد الرحمن” را بازگو کرد آیات مورد بحث بقیه این اوصاف را شرح مىدهد.
نهمین صفت برجسته آنان احترام و حفظ حقوق دیگران است” آنها کسانى هستند که هرگز شهادت به باطل نمىدهند” (وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ).
مفسران بزرگ این آیه را دو گونه تفسیر کردهاند:
بعضى همانگونه که در بالا گفتیم، شهادت” زور” را به معنى” شهادت به باطل” دانسته، زیرا” زور” در لغت به معنى تمایل و انحراف است، و از آنجا که دروغ و باطل و ظلم از امور انحرافى است، به آن” زور” گفته مىشود.
این تعبیر (شهادت زور) در کتاب شهادات در فقه ما به همین عنوان مطرح است، و در روایات متعددى نیز از آن نهى شده، هر چند در آن روایات، استدلالى به آیه فوق ندیدیم.
تفسیر دیگر اینکه: منظور از” شهود” همان” حضور” است، یعنى بندگان خاص خداوند در مجالس باطل، حضور پیدا نمىکنند.
و در بعضى از روایات که از طرق ائمه اهل بیت ع رسیده است به مجلس” غناء” تفسیر شده، همان مجالسى که در آنها خوانندگى لهوى توأم با نواختن آلات موسیقى یا بدون آن انجام مىگیرد.
بدون شک منظور از این گونه روایات این نیست که مفهوم وسیع” زور” را محدود به” غنا” کند بلکه غنا یکى از مصادیق روشن آن است، و سایر مجالس لهو و لعب و شرب خمر و دروغ و غیبت و امثال آن را نیز در برمىگیرد.
این احتمال نیز دور به نظر نمىرسد که هر دو تفسیر در معنى آیه جمع باشد و به این ترتیب عباد الرحمن و بندگان خاص خدا نه شهادت به دروغ مىدهند، و نه در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مىیابند، چرا که حضور در این مجالس علاوه بر امضاى گناه، مقدمه آلودگى قلب و روح است.
سپس در ذیل آیه به همین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگى است اشاره کرده مىگوید:” آنها هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از کنار آن مىگذرند” (وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً).
در حقیقت آنها نه در مجلس باطل حضور پیدا مىکنند و نه آلوده لغو و بیهودگى مىشوند.
و با توجه به اینکه” لغو” شامل هر کارى که هدف عاقلانهاى در آن نباشد مىگردد، نشان مىدهد که آنها در زندگى همیشه هدف معقول و مفید و سازندهاى را تعقیب مىکنند، و از بیهودهگرایان و بیهودهکاران متنفرند، و اگر این گونه کارها در مسیر زندگى آنان قرار گیرد، چنان از کنار آن مىگذرند که بى اعتنایى آنها خود دلیل عدم رضاى باطنیشان به این اعمال است، و آن چنان بزرگوارند که هرگز محیطهاى آلوده در آنان اثر نمىگذارد، و رنگ نمىپذیرند.
بدون شک بى اعتنایى به این صحنهها در صورتى است که راهى براى مبارزه با فساد و نهى از منکر، بهتر از آن نداشته باشند، و گرنه بدون شک آنها مىایستند و وظیفه خود را تا آخرین مرحله انجام مىدهند.
دهمین توصیف این گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بینا، و گوش شنوا به هنگام برخورد با آیات پروردگار است، مىفرماید:” آنها کسانى هستند که هر گاه آیات پروردگارشان به آنها یاد آورى شود کر و کور روى آن نمىافتند”!