کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ﴿آل عمران/۱۱۰﴾ شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدید (چه اینکه) امر به معروف میکنید و نهی از منکر، و به خدا ایمان دارید
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس امر بمعروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.
(مستدرک الوسایل،ج 12، ص 179 )
تفسیر نمونه
تفسیر باز هم مبارزه با فساد و دعوت بحق
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ …:
در این آیه بار دیگر مسئله امر به معروف و نهى از منکر و ایمان بخدا مطرح شده است، و همانطور که در تفسیر آیه 104 گفته شد این آیه امر به معروف و نهى از منکر را به عنوان یک وظیفه عمومى و همگانى ذکر مىکند، در حالى که آیه گذشته یک مرحله خاص از آن را به عنوان یک وظیفه خصوصى و واجب کفایى بیان کرده است، که شرح آن را مبسوطا ذکر کردیم.
نکته جالب توجه اینکه در این آیه مسلمانان به عنوان بهترین” امتى” معرفى شده که براى خدمت به جامعه انسانى بسیج گردیده است، و دلیل بهترین امت بودن آنها این ذکر شده که” امر به معروف و نهى از منکر مىکنند و ایمان بخدا دارند” و این خود مىرساند که اصلاح جامعه بشرى بدون ایمان و دعوت بحق و مبارزه با فساد ممکن نیست، و ضمنا از آن استفاده مىشود که این دو وظیفه بزرگ با وسعتى که در اسلام دارد در آئینهاى پیشین نبوده است.
اما چرا این امت بهترین امتها باید باشد آن نیز روشن است زیرا آنها داراى آخرین ادیان آسمانى هستند و آخرین دین روى حساب تکامل کاملترین آنها است.
در آیه فوق به دو نکته دیگر باید توجه نمود، نخست اینکه” کنتم” (بودید) به صورت فعل ماضى ذکر شده یعنى شما در گذشته بهترین امت بودید، در باره مفهوم این جمله گرچه مفسران احتمالات زیادى دادهاند ولى بیشتر بنظر مىرسد که تعبیر به فعل ماضى براى تاکید است، و نظیر آن در قرآن مجید فراوان است که موضوعات مسلم در شکل فعل ماضى ذکر مىشود و آن را یک واقعیت انجام یافته معرفى مىکند.
دیگر اینکه در اینجا امر به معروف و نهى از منکر بر ایمان بخدا مقدم داشته شده و این نشانه اهمیت و عظمت این دو فریضه بزرگ الهى است، به علاوه انجام این دو فریضه ضامن گسترش ایمان و اجراى همه قوانین فردى و اجتماعى مىباشد و ضامن اجرا عملا بر خود قانون مقدم است.
از همه گذشته اگر این دو وظیفه اجرا نگردد ریشههاى ایمان در دلها نیز سست مىگردد، و پایههاى آن فرو مىریزد، و بهمین جهات بر ایمان مقدم داشته شده است.
از این بیان نیز روشن مىشود مسلمانان تا زمانى یک” امت ممتاز” محسوب مىگردند که دعوت به سوى نیکیها و مبارزه با فساد را فراموش نکنند، و آن روز که این دو وظیفه فراموش شد نه بهترین امتند و نه به سود جامعه بشریت خواهند بود.
ضمنا باید توجه داشت که مخاطب در این آیه عموم مسلمانان هستند، همانطور که سایر خطابات قرآن چنین است، و اینکه بعضى احتمال دادهاند که مخصوص مهاجران یا مسلمانان نخستین باشد هیچگونه دلیلى ندارد.
وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ.
سپس اشاره مىکند که مذهبى به این روشنى و قوانینى با این عظمت منافعش براى هیچ کس قابل انکار نیست، بنا بر این” اگر اهل کتاب (یهود و نصارى) ایمان بیاورند بسود خودشان است، اما متاسفانه تنها اقلیتى از آنها پشت پا به تعصبهاى جاهلانه زدهاند و اسلام را با آغوش باز پذیرفتهاند در حالى که اکثریت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده” و حتى بشاراتى که در باره پیامبر در کتب آنها بوده نادیده انگاشته و بر کفر و عصبیت خود هم چنان باقى ماندهاند.
………………………………………………………………..
کربلا گفتم کران را گوش نیست
ورنه از غم بلبلى خاموش نیست
بلبلان چهچهه ز ماتم مى زنند
روز و شب از کربلا دم مى زنند
هر نظر بر غنچه اى تر مى کنند
یادى از غوغاى اصغر مى کنند
گفت بابا بى برادر مانده اى؟
بى کس و بىیار و یاور مانده اى؟
گر تو تنهایى بگو من کیستم
اصغرم اما نه، اصغر نیستم
خیز و اسماعیل را آماده کن
سجده ى شکرى بر این سجاده کن
اى پدر حرف مرا در گوش گیر
خیز و این قنداقه در آغوش گیر
خیز و با تعجیل می دانم ببر
بر سر نعش شهیدانم ببر
تشنه ام اما نه بر آب فرات
آب مى خواهم ولى آب حیات
آب در دست کمان دشمن است
تیر آن نامرد احیاء من است
آتش اقیانوس را آواز داد
آخرین ققنوس را پرواز داد
خون اصغر آسمان را سیر کرد
خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد