وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿عنکبوت/۶۹﴾ و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا هدایتشان خواهیم کرد و خدا با نیکوکاران است.
فرازی از وصیت نامه شهید حسن معتمدی نیا:
پروردگارا مگر نه این است که شهادت نصیب بندگان خاص می شود که لیاقت آن را دارند پس اگر لیاقت آن را پیدا کرده ام؛ مرا از شهیدان راهت قرار ده و اگر لیاقت آن را ندارم که شهید شوم، مرا آنقدر آزمایش کن تا هدایت شوم تا لیاقت پیدا کنم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
________________________________________
وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا: و آن کسانى که کوشش کردند در حق ما، یعنى از جهت ما اقامه دین ما نمودند بر وجه اخلاص. اطلاق مجاهده براى آنست که تا شامل شود جهاد با کفار را، و جهاد با نفس اماره و شیطان را در مقام مجاهده درآید که جهاد اکبر باشد. لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا: هر آینه هدایت نمائیم ایشان را به راههاى خود که آن طریق مسیر است به مجازات و وصول به نجات. و یا آنکه زیاد سازیم هدایت ایشان را به سبیل خیر و برکت و توفیق در طاعت. وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ: و بدرستى که خدا هر آینه با نیکوکاران است به نصرت و اعانت در دنیا، و ثواب و مغفرت در آخرت نزد حق تعالى.
تنبیه: آیه شریفه آگاهى است به آنکه هر کس در راه خدا مجاهده نماید، هر آینه راه نماینده شود. در این کلمه اشاراتى است از آن جمله: اقدام در فرمان بردارى خدا، موجب زیادتى توفیق است. و همچنین عمل کردن به علم، سبب زیادتى در علم است، چنانچه حدیث وارد شده که حضرت نبوى صلّى اللّه علیه و آله فرموده: من عمل بما علم وفّقه اللّه علم ما لا یعلم « منهج الصادقین، ج 7، ص 180.»
و از بعضى علماء منقول است که: (انّ الّذى نرى من جهلنا بما لا نعلم انّما هو من تقصیرنا فیما نعلم) یعنى بدرستى که آن چیزى که ما مىبینیم از جهل خود، به جهت تقصیر ماست در آنچه مىدانیم « منهج الصادقین، ج 7، ص 180.»
شخصى در محضرى از علماء به چند کلمه حکمتآمیز سخنرانى نمود، از او سؤال نمودند این علم را از کجا دانستى؟ گفت: قصور ما در علم، به جهت تقصیر ما باشد در عمل، زیرا هر که عمل کند به آنچه داند، آن علم و عمل او را به کمال رساند « منهج الصادقین، ج 7، ص 180.»
ایضا هر که کوشش کند در اقامه سنت، راه نماینده شود به طریق جنّت « همان مدرک، ص 156- راوى را سهل تسترى دانسته است.»
و نیز اشاره فرموده خداوند رحیم به لطف خود به یک کلمه جامعه که: یار و ناصر و مددکار است در دنیا و آخرت با نیکوکاران به نفس خود به اطاعت و عبادت و پرهیز از معصیّت و مخالفت و نیکوکاران به غیر خود از مؤمنان به احسان در باره آنان و منع ایذاء و اذیّت ایشان.
حضرت باقر علیه السّلام به روایت قمى (رحمه اللّه) فرموده: این آیه از براى آل محمد و از براى مطیعان ایشان است. « تفسیر قمى، ج 2، ص 151»
……………………………………………..
سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا
من همه عمر تو را جستم و نایافته ام
تو عنایت کن و یک لحظه به دیدار بیا
من که از کوی طبیبم نگرفتم خبری
تو که دانی چه گذشته است به بیمار بیا
جان به تنگ آمده بس در قفس کهنه به تن
بهر آزادی این مرغ گرفتار بیا
همه جا گشتم و دستم به وصالت نرسید
تو بنه پای به چشم من و یک بار بیا
یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تواند
رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا
با وجودی که همه مست تماشای تو اند
لحظه ای را بتماشای من زار بیا
چه شود جلوه دهی خانه تاریک مرا
روز من شب شده اینک بشب تار بیا
خواب را راه ندادم بحرمخانه چشم
ز انتظارم مکش ای دولت بیدار بیا
در فراقت نه همین سوختم از اول عمر
تا دم مرگ همین است مرا کار بیا
سخن آخر میثم سخن اول اوست
سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا